زمانی که حقوق بین الملل سرانجام حق تعیین سرنوشت ملتها را پذیرف | سياست‌نامه
زمانی که حقوق بین الملل سرانجام حق تعیین سرنوشت ملتها را پذیرفت موضوع وفاداری به دولتهای ملی در قالب مسئله جدایی خواهی تبدیل به معضلی برای حقوق بین الملل گردید. حقوق دانشی است که فلسفه آن بر اساس پیشبینی پذیری روابط انسانی و برقراری صلح و ثبات در درون هر جامعه ای پی ریزی گردیده است، در حالی که حق تعیین سرنوشت و ابهام در تعریف از مفهوم ملت در حقوق بین الملل سبب بی ثباتی فزاینده میان دولتها شده است. به لحاظ حقوقی نیز حق برشمرده شده با یکی دیگر از اصول حقوق بین الملل یعنی تمامیت سرزمینی در تزاحم دایم میباشد. در نتیجه حقوقدانان بین المللی ناچار به یافتن راه حلی نظری برای این موضوع بوده اند که نتیجه این تلاشها در دو رهیافت هویتی و سرزمینی بروز یافته است، که رهیافت سرزمینی بیشتر میتواند ثبات در مناسبات بین المللی را تضمین کرده و همزمان حق تعیین سرنوشت ملتها را نیز پاسداری کند
حیدرعلی تیموری 9000 کلمه زمان مطالعه: 72 دقیقه
سیاست‌نامه 22 را می‌توانید به صورت غیرحضوری و با پست پیشتاز رایگان از طریق دایرکت در صفحه hammihangroup در اینستاگرام خرید کنید.
