Get Mystery Box with random crypto!

مستندنگاری ماجراهای من و سیاست علی گودرزیان ع پایدار بخش ۴۰مج | چکامه های نامیرا(شعرها و دست نوشته های علی گودرزیان ع پایدار)

مستندنگاری
ماجراهای من و سیاست
علی گودرزیان ع پایدار
بخش ۴۰مجلس پنجم -خرم آباد(۳)


به محض این که" مُهرِگرانی" یا آرم تشکل های اسلامی همسو تیتر یک پوسترهای تبلیغاتی حیدری مقدم شد، فره ی ایزدی از آن پوستر و آن شخصیت محبوب کوچ کرد.
در اسطوره های ایرانی داریم که جمشید پادشاه پیشدادی چون از مسیر حق خارج شد
"منی چون به پیوست با کردگار" فره ایزدی از وجود او کوچ کرد و خود به خود آن شخصیت کاریزمای دوست داشتنی که مردم به او عشق می ورزیدند در نظر مردم منفور گردید!

حیدری مقدم با الصاق این مهر از چشم مردم افتاد. مردمی که به نطق های او دلبسته بودند و در مرحله ی نخست انتخابات او را یاری کردند، چون برف آب شدند و اگرچه جریان خط امامی آشکارا بیانیه ای صادر نکرد اما دهن به دهن، مردم و عقبه ی اجتماعی خود را هدایت کرد تا به عبدالرضا سپهوند و کوروش فولادی رای بدهند.

این انتخابات آنِ حیدری مقدم بود او باید سخت ترین و پیچیده ترین تصمیم سخت زندگی خود را می گرفت او در بین یک سه راهی مانده بود که به نظر بسیاری از تحلیلگران راه او روشن بود اما او خیلی ساده بدترین راه را انتخاب کرد.

او یا باید مهر و آرم کارگزاران سازندگی را می زد، یا مهر تشکل های همسو را می زد و یا این که با همان پوسترهای بدون نشانه ی مرحله ی اول، که عنوان "نماینده ی شجاع مجلس سوم" را داشت تا پایان انتخابات می رفت.

اتاق فکر جناب حیدری مقدم بدترین مشاوره را به ایشان دادند. ایشان به سادگی اسب برنده را به گِل نشاند و بازی برده را به باخت تبدیل کرد. بازیگران اتاق مشاوره با حیثیت فکری حیدری مقدم بازی کردند به باور من اگرچه باید همه ی ناراستی ها را بخشید اما این صحنه گردان ها را نباید فراموش کرد.

امروز نزدیکان حیدری مقدم باور دارند به دو نشانه برای حیدری مقدم دام چیدند::" اول این که قرار بود باهنر با استاندار محمدی زاده تماس بگیرد تا از آرا حیدری مقدم صیانت شود. جناب حیدری در ملاقات نوروزی با استاندار مسئله ی تماس باهنر را مطرح می کند و جناب استاندار با کمال شگفتی از سفارش باهنر، یا هرکس دیگر اظهار بی اطلاعی می کند!
دوم این که جناب حیدری با آقای باهنر تماس می گیرد و اظهار گله می کند که شما قراربوده با استاندار لرستان تماس بگیرید ولی نگرفته اید و آقای باهنر خیلی راحت آب پاکی روی دست ایشان می ریزد که:"من هیچ کاره ام و کاری از دست من برنمی آید"

این دو نکته نشان می دهد جناح راست سنتی در این کنش و واکنش قرارشان کمک به حیدری مقدم نبوده است آنان با این تاکتیک می خواستند عقبه ی اجتماعی او را عقیم و از برنده شدن او جلوگیری کنند.

به هر روی در آستانه ی برگزاری انتخابات مرحله ی دوم، حیدری مقدم در باور مردم کنار گذاشته شد و حتی بخش بزرگی از ایل حسنوند هم او را تنها گذاشت.
آرایی که قرار بود در سبد حیدری مقدم ریخته شود خیلی راحت در سه روز باقی مانده تا برگزاری انتخابات به سبد کوروش فولادی ریخته شد.

روزهای آخر تبلیغات انتخابات، من در چهارراه فرهنگ کتابفروشی داشتم می دیدم که کنشگران سیاسی پس از فرودهایی که در منقصت حیدری مقدم داشتند چطور ذهن مردم را به سمت کوروش فولادی دلالت می کنند.

انتخابات برگزار شد و مرگ سیاسی حیدری مقدم رقم خورد و دراین انتخابات نام کوروش فولادی با حدود هفتاد هزار رای به عنوان نماینده ی نخست شهر و عبدالرضا سپهوند، از صندوق ها بیرون آمد.

خرم آبادی ها پرصدا ترین رای خود را در تاریخ انتخابات تا آن زمان به ثبت رساندند آنان، هم پاسخ توصیه ی محمدی زاده را دادند و هم، به تمامیت خواهی و اقتدارگرایی جناح راست، نه! گفتند!

کورش فولادی و عبدالرضا سپهوند به عنوان نمایندگان مردم خرم آباد و چگنی وارد مجلس شدند. یکی از آرزوهای مردم این بود که درد چندساله ی دلشان پشت آن تریبون مجلس فریاد شود، هر نماینده ای که از خرم آباد راهی مجلس می شد نمی توانست نطقی منطبق با روحیه ی بخش بزرگی ازمردم خرم آباد ایراد کند!

کوروش فولادی در صحن مجلس روی یک پیت نشست و جار زد:" آی سیگار ! آی...!" وقتی با واکنش شیخ ناطق نوری مواجهه شد گفت:" من نماینده مردمی هستم که جوانان بیکارش دستفروشی می کنند.."
فولادی بود که برای نخستین بار بدون ملاحظه روی سر حاکمیت در نطق های آتشین فریاد کشید و به زنگنه گفت:"خودتان را به کوچه علی چپ نزنید!" و با انتقاد از انتقال پتروشیمی لرستان به اراک گفت:" هرچه سریعتر به فکر احداث پتروشیمی جدید در لرستان باشید!"

هیجدم تیر که لباس شخصی ها به کوی دانشگاه حمله کردند فولادی بود که انتقاد تند او تیتر یک روزنامه همشهری شد و نخستین نماینده ای بود که در رسانه ها به دانشجویان مظلوم پیوست!

به هر روی کوروش فولادی نماینده ی متفاوتی بود او هم در تراز استان با نطق های خود دق چندساله ی بخشی از مردم را خالی کرد و هم در هیجدهم تیرماه ۱۳۷۸ در تراز ملی ظاهر شد.

ادامه دارد...

@goodarziyan96