Get Mystery Box with random crypto!

مستندنگاری ماجراهای من و سیاست (بخش دوازدهم و سیزدهم) علی | چکامه های نامیرا(شعرها و دست نوشته های علی گودرزیان ع پایدار)

مستندنگاری ماجراهای من و سیاست (بخش دوازدهم و سیزدهم)



علی گودرزیان


(انتخابات دوره‌ی سوم مجلس«سلسله و دلفان»): بهار سال ۱۳۶۷ از جبهه برگشتم در فروردین همان سال انتخابات دوره‌ی سوم مجلس شورای اسلامی برگزار شد. انتخابات در حوزه‌ی «سلسله و دلفان» پس از پیروزی شیخ علی آل‌کاظمی در نخستین دوره‌ی مجلس و پیروزی شیخ‌محمد محمدی در مجلس دوم در حقیقت به دو قطبی شیخین تبدیل شد.

شیخین هر دوان، کنگر یک چال بودند. هر دو پرنفوذ بودند. یکی شبیه عموم مردم بود و با توده‌ها نسبت بیش‌تری داشت و یکی هم با خواص می‌نشست و اهل کتاب و قلم بود.


هر دو بزرگوار، اصول‌گرا بودند و یک نحله‌ی فکری داشتند؛ اما هواداران آن‌ها چنین تصوری نداشتند، دارای «تٌرخَه»١های مختلفی بودند، مردم سلسله و دلفان سال‌های سال به هواداری از شیخین، دو گروه شدند و دو قطبی کاظمی‌- محمدی ساختند، سرشکن آرا هواداران آل‌کاظمی به ناچار چپ‌ها و خط امامی‌ها و سرشکن و بعدها اکثریت آرا هوادران شیخ محمدی اصول‌گراها شدند.


با زبان خودمانی عرض کنم «بِن بار benbar» آرا شیخین اقوام و وابستگان سببی و نسبی و طایفه‌ای و «سَربار sarbar» آرا آنان مجموعه‌ی نیروهای سیاسی چپ و راست بودند.

با همه‌ی اختلافات محلی و تنش‌های بین هواداران، اما شیخین در سال ۱۳۷۶ که جامعه‌ی ایران دوقطبی خاتمی- ناطق شد، به یک نقطه رسیدند و یکی شدند. آن زمان هنوز صدای قطب سوم جامعه‌ی ایران خیلی بلند نبود. دقیق در همان زمان، هر دو از نامزدی حجت‌الاسلام ناطق‌نوری حمایت کردند و مردم و هواداران خود را فراخواندند تا سرسفره‌ی ناطق نوری بنشینند!


متن کامل این یادداشت را در تارنمای #سیمره بخوانید: https://seymare.com/?p=13942

همواره‌ی روزگار با #سیمره جاری باشید! https://t.me/seymareweekly