Get Mystery Box with random crypto!

مستندنگاری ماجراهای من و سیاست علی گودرزیان ع پایدار بخش ۴۴ م | چکامه های نامیرا(شعرها و دست نوشته های علی گودرزیان ع پایدار)

مستندنگاری
ماجراهای من و سیاست
علی گودرزیان ع پایدار
بخش ۴۴ مجلس پنجم انتخابات سلسله و دلفان(کاندیداهای سلسله)



دوران نمایندگی چهارساله ی آشیخ محمد محمدی(۱۳۷۱-۱۳۷۴) که برای برخی از مردم، روزگاری تلختر از زهرِ مار بود، به هرشکلی، به نیمه های سال آخر رسید.
انگار همین دیروز بود که آتش به خرمن مردم سلسله افتاد و از هراس جان، همه آواره شدند!
چهارسال از این میان گذشته بود؛ اما هنوز دل و دماغی برای چپ های سلسله نمانده بود که دوباره کوره ی انتخابات را گرم کند.

راست ها، در سلسله و دلفان چهارسال"شپلی شپاو"شان۱ بود! رقیبانشان همه متهم بودند و فراری و به حالشان دل می سوزاندند و بیشتر قابل ترحم بودند تا این که بخواهند با آنان سرشاخ بشوند و از این بابت تا اندازه ای خیالشان راحت بود که این جماعت به این زودی کمر راست نخواهد کرد.

تحلیل راست ها در ظاهر درست بود اما آتش، زیر خاکستر، بی صدا آرمیده بود و نقشه ی شعله کشیدن داشت.
چپ های سلسله و دلفان که برای مصطفی اکبری در چهارسال گذشته عین سنگ چخماخ به هم نزدیک شده بودند، حالا پس از آن پیروزی محتوم به شکست، به نوعی همه سوگوار از دست رفتن آن همه رویای خوب بودند و در پی بزنگاهی می گشتند که دادِ دلِ خویش را از عاملان آن همه ناکامی بستانند! آنان بیش از آن که به منطقه گرایی فکر کنند در صدد شکست رقیب بودند!

هر چه به اسفند سال ۱۳۷۴ نزدیکتر می شدیم تب و تاب انتخابات مجلس پنجم سلسله و دلفان داغتر می شد و کاندیداها از پرده بُرون می افتادند.
ناکامی چپ ها در چهار سال گذشته چیز آسانی نبود که به سادگی از یاد آنان رفته باشد. تمام معادلات را از بَر داشتند هم رقیبان و دشمنان را می شناختند و هم دوستان و یاران روز تنگ خود را به یاد داشتند.

در این چهارسال دوران نمایندگی، دقیق مثل چهارسالی که حیدری مقدم برای رفتن به دلفان دلهره و اگر و مگر داشت، آشیخ محمدی هم برای حضور در سلسله کلی ملاحظات امنیتی را رصد می کرد.
می خواهم بگویم فضای سالم و پاکی در میان نبود. شکاف بین بیشتر مردم و نماینده یک چالش اساسی و امنیتی شده بود و این خود نه به سود مردم بود نه در مسیر برنامه های دولت پیش می رفت.

هنوز روحیه مطالبه گرانه در مردم ایجاد نشده بود، برای همین مردم بعد از رای دادن انگار به تکلیف خود عمل می کردند و صحبتی از مطالبه نبود و هر نماینده که چهارسالِ خود را پُر می کرد، بدون بیلان کار و گزارش عملکرد به مردم، دوباره خود را برای انتخابی دیگر آماده می ساخت.

در آستانه انتخابات مجلس پنجم در بخش سلسله، با تمام کسالتی که ریش مردم گرفته بود، چهار کاندیدا نام نویسی کردند: "محمدقلی آذری"، "عظیم حسنوند"، "آشیخ زین العابدین گوهری" معروف به شیخ زینل و "آشیخ احمدخان امیری" اهل روستای کوشگران بروجرد، پا به میدان انتخابات گذاشتند.

محمد قلی آذری، رییس معزول آموزش و پرورش دلفان بود، عملکرد او، نامش را سَرِ زبان مردم انداخته بود.
آذری در زمان خود، مدیرِ مقتدر و مناسبی برای منطقه ی محرومِ بدون جاده و آب و برق و مدرسه ی دلفان بود که در دوران مدیریت ۵ ساله ی او زیر ساختِ سخت افزاری آموزشی آن منطقه فراهم شد.

مدیریت آذری در نورآباد منحصر به فرد بود، ایشان بدون واسطه با وزیر آموزش و پرورش جناب نجفی در ارتباط بود و مستقیم از وزارت آموزش و پرورش برای شهرستان دلفان کمک می گرفت.
او نسبت به نقل و انتقال معلمان بسیار سختگیری می کرد و بارها تماس تلفنی مسئولین استانی برای جا به جایی برخی از معلمان را با قدرت بی پاسخ می گذاشت! مسئولین کلان او را به عنوان مدیری کاربلد و کارشناس در مدیریت آموزشی دلفان، می شناختند برای همین جواب های معمولن سربالا و قلدرمابانه ی ایشان را تحمل می کردند!

شاید این گونه انعطاف ناپذیری یک مدیر، امروز یکی از آسیب های مدیریت تلقی شود اما برای آن بازه ی زمانی که ایشان، به سختی معلمان سایر شهرستان ها را برای تکمیل کادر آموزشی شهرستان دلفان نگه میداشت تا چرخ آموزش آن منطقه کامل بچرخد، یک عامل مثبت و بالضرورت یک شگرد موفق مدیریتی بود.

محمدقلی آذری ۶۰ ماه پیشینه ی حضور در جبهه های جنگ داشت، عملیات ها را جنگیده و در زمین مدیریت اجرایی هم با روحیه ی بسیجی بازیگری کرده بود، ادبیاتش هنوز بوی نام شهیدان جنگ می داد، در جاده های "مالرو" در دلفان برای بازدید از مدارسی که برف سنگین ارتباطشان را با شهر قطع کرده بود، چکمه و لباس رزم می پوشید و ...

آذری حالا به پشتوانه ی عملکرد نسبتن موفق و پر سر و صدای خود در آموزش و پرورش دلفان و همچنین به پشتوانه ی جریان خط امامی که ایشان در آن زمان یکی از چهره های شاخص جریان بود و سَرِآخر به امید خالی بودن میدان در بخش سلسله و هماهنگ شدن مردم با او، پا به میدان انتخابات مجلس پنجم گذاشت.

۱-شادی و غوغا

ادامه دارد...

@goodarziyan96