نظر بنده در مورد اخبار تجدید ارزیابی نظر خود را در دو بخش ارا | Good Markets | مهدی راد
نظر بنده در مورد اخبار تجدید ارزیابی
نظر خود را در دو بخش ارایه میکنم: اول نظر مربوط به روند قیمتها در بازار و دوم مربوط به حقیقت تجدیدارزیابی
تحلیل روند قیمتها تجدید ارزیابی داراییها از نظر بنده چه از طبقه داراییهای استهلاکناپذیر باشد چه استهلاکناپذیر بدلیل شکستهشدن قیمتها بطور روانی محرک رشد بازار است. رالیهای بزرگ بازار نیز در گذشته چه ۹۲ چه ۹۸ و ۹۹ عمدتا از این جنس بودند.
تحلیل حقیقت تجدیدارزیابی حقیقت تجدیدارزیابی با نیت و نیاز دولت بسیار وابسته است. چراکه تجدیدارزیابی داراییها میتوان از محل داراییهای استهلاکپذیر صورت گیرد یا استهلاکناپذیر. در مورد اول چون در سالهای مالی بعد از این افزایش سرمایه سود شرکتها کاهش مییابد و از قضا دولت سهامدار بزرگ بازار است و این سود نقدی برای دولت و خصوصا صندوقهای بازنشستگی که اخیرا ورشکسته شدنشان سرو صدا کرده، مهم است، بعید میدانم دولت رضایت به تجدیدارزیابی از این محل باشد. درصورتیکه در اصل برای سالم ماندن روند مالی شرکتها تجدید ارزیابی از این محل بسیار مهم است. چرا؟ عزیزان مالی خوانده میدانند در مدل تنزیل جریانات نقد (Discounted Cash Flow) سودهای ِنقدی ِآتی ِشرکت بصورت تنزیل شده با هم تا زمان بینهایت جمع میشوند و این مجموع، ارزش شرکت را مشخص میکند. اما آیا یک شرکت برای ادامه حیات خود نباید استهلاک ماشینآلات و هر دارایی استهلاکپذیر دیگرش را محاسبه کند و برای این استهلاک برنامه داشته باشد؟ قطعا باید برنامه داشته باشد وگرنه نمیتواند تا ابد به کار خود ادامه دهد. بنابراین وقتی این استهلاک بخاطر سیریناپذیری دولت نادیدهگرفته میشود و بروزرسانی نمیشود پس ما هم برای ارزشگذاری شرکت نمیتوانیم در مدل DCF سودهای تنزیلشدهی آینده را تا بینهایت جمع بزنیم بلکه باید فرض کنیم مثلا ۱۰ سال دیگر شرکتی وجود ندارد و تنها تا ۱۰ سال آتی سودها را جمع بزنیم. به همین دلیل است که تجدید ارزیابی از محل داراییهای استهلاکپذیر مهم است اما دولت بخاطر نیاز مبرم به نقدینگی از آن اجتناب میکند و خواهد کرد که این خوب نیست.