مقاله معرفی بانو آلیس وست هیل #قسمت_ویژه بخش اول لرد مارک فار | Citadel
مقاله معرفی بانو آلیس وست هیل #قسمت_ویژه
بخش اول لرد مارک فارمن از جزیره زیبا پدر سه فرزند به نامهای فرانکلین، اندرو و الیسا بود.در وستروس شاید بزرگترین افتخارات متعلق به مردان باشد اما گاهی خلاف این مسئله نیز مشاهده میشود و الیسا متولد سال 29 یکی از همین استثنائات بود.
الیسا از همان دوران کودکی ثابت کرد دریانورد توانایی می باشد. او در کودکی زمان بیشتری را در دریا نسبت به خشکی سپری میکرد. او در 14 سالگی جزیره زیبا را دور زد و در 20 سالگی ماجراجویی هایش را تا جزیره خرس در شمال و آربور در جنوب گسترش داد.
اما سرنوشت برای الیسا نقشه های بزرگتری از آنچه که در تصورش میگنجید تدارک دیده بود. شروع این زندگی ماجراجویانه، از روز ازدواج برادرش اندرو با شاهدخت رینا تارگرین بود. پس از این ازدواج که در سال 49 صورت گرفت، الیسا به سرعت تبدیل به دوست بسیار نزدیک شاهدخت و همراهانش، بانوان آلین رویس و سامانتا استوک ورث شد.
این دوستی عمیق تا جایی بود که این چهار تن اغلب همراه هم دریم فایر را سوار میشدند. فرانکلین به این چهار دوست لقب هیولای چهار سر داده بود. استاد اسمایک حدس میزد شاهدخت رینا نه بخاطر علاقه به همسرش بلکه به علت عسقش به الیسا حاضر به ازدواج با اندرو شد. لازم به ذکر است این حدس خود لرد مارک نیز بود چون اندرو نه فرد باهوش و با سوادی بود و نه قوه جنگاوری داشت.
لرد مارک در سال 50 فوت کرد و پسرش فرانکلین جانشین او شد. با جانشین شدن فرانکلین او از رینا خواست که جزیره زیبا را به همراه همسر و همراهانش ترک کند. الیسا نیز قصد داشت همراه رینا رهسپار شود اما با مخالفت برادرش روبرو شد. فرانکلین از او خواست در جزیره بماند و مانند یک بانو ازدواج کند اما رینا از دستور او سرپیچی کرد. این سرپیچی بهانه ای مناسب برای فرانکلین بود که اورا از تمام حقوق و مزایا و ثروت خاندان فارمن و جزیره زیبا محروم کند.
الیسا همراهان رینا را با کشتی خود "میدنز فنسی" به لنیسپورت برد(خود رینا با دریم فایر به راک پرواز کرد) و سپس همراه او در کسترلی راک، کاستامیر، اشمارک، گلدن توث،وایفاررز رست و پینک میدن کسل اقامت گزید. این جابجایی بدین علت بود که زیر سقف هر لردی، رینا با شرایطی یکسان روبرو میشد. در کسترلی راک لرد لیمان خواستار ازدواج یکی از فرزندانش یا حتی حرامزاده اش با رینا و یک اژدها برای خودش بود و در سایر نقاط نیز شرایط یا همینگونه بود یا لردها از او می ترسیدند.
در اینجا لازم به ذکر است، هرچند رینا در ابتدا حق سلطنت جهیریس را به رسمیت شناخت، اما بعدا با تصور اینکه چون همسر اولش(شاهپور اگان) جانشین برحق اینیس بوده و همسر دومش(پادشاه میگور) دختر او ایریا را به عنوان جانشین انتخاب کرده، مادرش، ملکه آلیسا ولاریون را مقصر ارجح دانسته شدن ادعای جهیریس نسبت به او(که نخستین فرزند شاه اینیس بود) دانست و حتی در مراسم ازدواج او با لرد روگار براتیون شرکت نکرد.
نهایتا رینا و الیسا در سال 50 به کینگزلندینگ و مراسم ازدواج جهیریس و آلیسان رسیدند. پس از درخواست او و موافقت جهیریس، او و دخترش ایریا که تحت حضانت شاه در پایتخت زندگی میکرد در دراگون استون اقامت گزیدند و الیسا نیز با آنان در دژ باستانی اژدهاسالاران مستقر شد. الیسا و ایریا که هردو از زندگی در جزیره دراگون استون ناراحت بودند به سرعت با هم دوست شدند.
الیسا به مدت 4 سال با رینا از بازگشت به دریاهای غربی سخن می گفت. از آنجایی که او از تمام حقوق جزیره زیبا محروم شده بود بر کمک رینا برای ساخت کشتی در دریفت مارک حساب میکرد. رینا اما این درخواست اورا رد کرد و به مرور رابطه این دو دوست جدایی ناپذیر به سردی گرایید. در سال 54 الیسا از رینا برای خروج از و بازگشت به دریا کسب اجازه کرد.
هرچند رینا به سردی از او استقبال کرد اما ایریا برای او اشک ریخت. الیسا قبل از خروج از دراگون استون سه تخم از اخرین تخم گذاری دریم فایر را از آشیانه او در کوه دراگون مونت به سرقت برد. رینا دو هفته بعد از قضیه مطلع شد و به سر مرل بالوک دستور بازجویی از تقریبا تمام دست اندرکاران قلعه را داد و هنگامی که او با دست خالی بازگشت، رینا او و دو پسرش آلین و هوارد را از جزیره تبعید کرد.
رینا سپس با حالت تمسخر درخواست اندرو برای جانشینی سر مرل را رد کرد و به پایتخت رفت تا قضیه را به پادشاه اطلاع دهد. جهیریس با عصبانیت از این قصور او انتقاد کرد و گفت حتی اگر یکی از اژدهایان از تخم درآیند آنان چاره ای جز رفتن به جنگ با یک اژدهای بی سرپرست یا هرکس که توانسته آن را رام کند ندارند.
