#مقاله قانون امتیاز شب اول اربابی، #بخش_اول در جهان مارتین قو | Citadel
#مقاله قانون امتیاز شب اول اربابی، #بخش_اول
در جهان مارتین قوانین و حقوق عجیب بسیاری برای لردها و خاندان هایشان وجود دارد. با کمترین تأملی میتوان متوجه شد که مبنای این قسم قوانین و حقوق چیزی جز زیاده خواهی لردها و در راستای ارضای خودکامگی و حرص قدرتشان نیست.
مانند جهان واقعی در دوره مشابه، در جهان نغمه هم بی سوادی و کم اطلاعی مردم عامی دستاویزی برای ظهور و اجرای برخی قوانین شنیع میباشد. یکی از چندین نمونه این قوانین قانون امتیاز شب اول میباشد.
امتیاز شب اول، رسمی منسوخ در وستروس بود که بر مبنای آن، هرگاه رعایای یک لرد یا پادشاه ازدواج میکردند، اربابشان این حق را داشت که با عروس در شب اول ازدواج همبستر شده و بکارت اورا طلب کند.
درمورد ریشه این امتیاز اطلاعات بسیار کمی در دست است؛ استاد اعظم بنیفر(آخرین استاد اعظم میگور و اولین استاد اعظم دربار جهیریس اول و شخصی بسیار تیزهوش و فرهیخته) ذکر میکند که ریشه این حق به رسوم نخستین مردمان و به ده هزار سال قبل بازمیگردد.
نخستین مردمان دارای ذاتی وحشی بودند و، تنها از شجاعت و قدرت پیروی میکردند(مشابه رسوم کنونی مردمان آزاد و مردمان کوهستان). لردها و پادشاهانشان جنگ سالار هایی مطرح بودند و عامیانشان که به این جنگ‌سالاران به دید قهرمان نگاه میکردند، افتخار خود را در عرضه همسران و دختران خود(در شب ازدواجشان) به آنان میدیدند. البته اگر از این هم‌بستری کودکی نیز حاصل میشد، این بانوان افتخار این را داشتند که فرزند قهرمان را در دامان خود پرورش دهند.
خوش‌خیالیست اگر تصور کنیم این به اصطلاح قهرمانان فقط به رعایای خود بسنده میکردند. گاهی شاهان پا را فراتر گذاشته و با نو عروسان پرچمدارانشان نیز در شب ازدواج آنان همبستر میشدند. عجیب نیست اگر ذکر کنیم این رسم شنیع به سادگی میتوانست برای هر لرد و شاهی دشمن‌تراشی کرده و منتج به نبردهای خونین شود.
با تهاجم اندال ها و خدای هفت چهرشان، که منجر به سقوط پی در پی پادشاهی های نخستین مردمان شد، گمان میرفت این رسم نیز متروک شود اما، اندال ها اجازه دادند این قسم رسومات به قوت خود باقی بمانند. حتی در جزیره دراگون‌استون هم این رسم وجود داشت، البته با یک تفاوت عمده؛
برخلاف سایر نقاط وستروس که عامیان این رسم را بخشی از بسیار حقوق خدادادی لردها و پادشاهانشان میدانستند، در دراگون‌استون، جزیره نشینان فرمانروایان زیباروی نقره موی و یاسی چشم اژدهاسالارشان را به چشم خدایان میدیدند. هنگامی که یک لرد تارگرین این امتیاز خود را مطالبه میکرد، عروسی که به بستر لرد میرفت از دید همگان متبرک شده بود.
فرزندان حاصل از این هم‌بستری را تاریخ با یک عنوان مشخص میشناسد، «بذرهای اژدها»... تارگرین ها نیز بذرهای اژدها و مادرانشان را غرق در نعمت و ثروت میکردند؛ البته کمتر از دو سده بعد و در دوران رقص اژدهایان و سپس شورش های متعدد بلک فایر، نه فقط خاندان تارگرین که تمام جهان متوجه شد این بذرهای اژدها چه آفت هایی میتوانند باشند.
اگان فاتح نیز که با آتش و خون هفت پادشاهی را متحد کرد، مطابق وعده ای که قبل از فتح به هر لرد خرد و کلانی داده بود(درصورت زانو زدن در برابرش تمام اعتبارات و حقوق هایشان تایید خواهد شد) اجازه داد تمام قوانین ملک الطوایفی سابق همچنان به قوت خود باقی بمانند(که تصمیم درستی هم بود؛ بهتر بود خاندان های مغلوب تارگرین هارا فاتح عناوینشان بدانند تا حقوقشان... دو قرن بعد اگان پنجم بعلت ایجاد اصلاحات در حقوق لردها با چالش ها و کشمکش های دردناکی روبرو شد)
هرچند تاریخ، جهیریس آشتی دهنده و صدر اعظم عاقلش سپتون بارث را به عنوان تصویب کنندگان قوانین متحده هفت پادشاهی میشناسد، اما افتخار و اعتبار لغو امتیاز شنیع شب اول متعلق به ملکه آلیسان تارگرین، همسر شاه پیر است.
