Get Mystery Box with random crypto!

(کتابی در نقد اهل سنت و آداب بحث و گفتگوی علمای شیعه): به منا | میراث مکتوب شیعه

(کتابی در نقد اهل سنت و آداب بحث و گفتگوی علمای شیعه):

به مناسبتی به کتاب «الانصاف من الانتصاف لاهل الحق من اهل الانصاف» مراجعه داشتم. قبل از هر چیز به دوستانی که به مباحث امامت و نقد شبهات اهل سنت اشتغال دارند نصیحت می کنم حتما این کتاب را تهیه کنند. کتابی است در نهایت اهمیت. اولین ردیه است که بر کتاب «منهاج السنۀ» ابن تیمیه که رد بر «منهاج الکرامۀ» علامۀ حلی است، نوشنه شده. مؤلف در سال 756 هجری کتاب منهاج را مطالعه می کند و بعد از آن این ردیه را ـ که در سه جلد با تعالیق متوسطِ رو به پایین محقق به چاپ رسیده ـ تالیف می کند.
البته با کمال تأسف مؤلف كتاب ناشناخته مانده ولی ظاهرا او علامه حلی را درک نکرده و در عداد شاگردان او نیست. مطالب مندرج در کتاب و نوع استدلالات همگی بیان از فضل مؤلف دارد. ردیه است بسیار دقيق، عالی و خواندنی و قابل استفاده.

نکته ای که توجه بنده را به خود جلب کرد ادبیاتی است که مؤلف کتاب الانصاف در طول کتاب خود نسبت به ابن تیمیه در بحث و نقد خود بکار برده است. ناقد ما در همان ابتدای کتاب با کمال ادب از ابن تیمیه یاد می کند و به هیچ وجه دایرۀ اطلاعات او را زیر سؤال نمی برد و از او به (الشیخ العالم المحقّق المدقّق ابن تیمیه) تعبیر می کند. در لابلای ردود خود نیز با اینکه تمام قد از علامه حلی و اعتقادات شیعه دفاع می کند، باز سبب نمی شود که مانند ابن تیمیه دهن به فحاشی باز کند و به ابن تیمیه ای که از علامه (= ابن المطهّر) به (ابن المنجّس) تعبیر کرده، ناسازا گویی کند. البته به هیچ وجه هم دهان به دعای لَه و ثنای او نمی گشاید.

شاید این ردیه فتح بابی برای سلسه ردّ نویسی هایی باشد که در همان سده و سدۀ بعد از آن (قرن نهم) بر مؤلفات اهل سنت در مدرسه حله نوشته شد؛ ردودی چون: «الأنوار البدرية في كشف شبه القدرية» تألیف: عز الدين الحسن بن شمس الدين المهلبي الحلی (بعد از 840)، و «التوضيح الأنور بالحجج الواردة لدفع شبه الأعور» تألیف: نجم الدين خضر بن محمد الرازي الحَبْلَرُودي (حدود 850 هق)، که هر دوی آنها رد بر يوسف بن مخزوم الواسطي (حدود 700 هق)، که به عقیدۀ کاتب این سطور بسیار پر اهمیت و با صلابت در مقابل افکار اهل سنت ایستاده اند و قدمی از اعتقادات شیعی کوتاه نیامده اند. ولی تمام اینها با رعایت ادب و آداب مناظرۀ منطقی و درست همراه است.

بدون شک این نوع نقد نویسی در این دورۀ زمانی و جغرافیای مکانی که دور تا دور آنها را اهل سنت فرا گرفته بوده، دوره ای پر افتخار برای دفاع از باورهای شیعه به شمار می آید و لازم است عملکرد این دانشمندان سر لوحۀ ما قرار گیرد.

باشد که محققین و پژوهشگران ما ـ از هر طیف و گروه فکری که باشند ـ در نقد و بررسی های خود این روش مؤلفین علمای حلۀ قرن هشتم و نهم را بازخوانی کنند و سعی در احیای این نوع رد نویسی را داشته باشند. رد نویسی ای که هیچ واگرایی در آن به اهل سنت دیده نمی شود و یا دامن به آتش فتنه مذهبی نمی زند.
والسلام علی من اتبع الهدی..
@h_m_Borujerdi