حالا که رسیدم به اینجا میخوام نقطه بذارم سر خط ... دوباره شرو | حــرفِ حــســاب ...
حالا که رسیدم به اینجا میخوام نقطه بذارم سر خط ... دوباره شروع کنم زندگیمو ... اصلا انگار تازه متولد شدم ... تازه قد عََلم کردم ... دیگه نمیخوام هرکی از راه رسیدو رفیق خطاب کنم ... هرکس قلبمو نوازش کرد اونو از توی سینم در بیارم و دو دستی تقدیمش کنم ... دیگه نمیخوام اشکامو جمع کنم و بریزم توی کاسه و بریزم پشت سر آدمایی که منو رها کردن ... آره دیگه نمیخوام هیچ کس قلبمو ، احساسمو ، شعورمو به بازی بگیره ...! اون آدم درون من پوست انداخت و یه آدم جدید از دلش دراومد ... و این منِ جدید ، برای روح و روانش احترام قائله ...!
