Get Mystery Box with random crypto!

چالش‌های خدمات اورژانس اجتماعی در کشور؛ حمایتی که غایب است | حامیان جامعه مدنی (حجم)

چالش‌های خدمات اورژانس اجتماعی در کشور؛ حمایتی که غایب است

نسترن فرخه

این یک سکانس تکراری است؛ منتظر می‌نشینند، چراغ که قرمز شد گروهی، لابه‌لای ماشین‌ها می‌چرخند تا چیزی کاسب شوند، یکی با قد کوتاهش اسفند دود می‌کند و دیگری گل یا کاغذهای کوچک فال می‌فروشد. صحنه‌ای که این سال‌ها هرروز عادی‌تر از روز قبل شده است و دیگر شهروندی مبهوت زباله‌گردی کودکی که گونی بزرگی به قواره جثه کوچکش به دوش گرفته، نمی‌شود. معضلات و آسیب‌های اجتماعی با فشار اقتصادی بر جامعه، جان دوباره می‌گیرد و هرروز شکلی پیچیده‌تر پیدا می‌کند، موضوعی که با افزایش مشکلات معیشتی و تورم‌های ناشی از آن در یک دهه اخیر منجر به نگرانی‌هایی در حوزه مسائل اجتماعی شده است.

معضلاتی در لایه‌های پنهان جامعه که گاه فقط بخش کوچکی از آن مثل کار کودک در سطح شهر را می‌بینیم، در‌صورتی‌که همین موضوع هم ابعاد بسیار پنهانی مانند کار در کارگاه‌های زیرزمینی با انواع آسیب‌های جنسی، جسمی و روحی را برای کودک در پی دارد.

بخش زیادی از این آسیب‌ها به تبعات مشکلات معیشتی جامعه مربوط است و در تازه‌ترین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم سالانه برای خانوارهای شهری 38.9 درصد و برای خانوارهای روستایی 41.8درصد اعلام شده است و بر اساس اعلام مرکز آمار روند تورم در ایران از سال ۱۳۹۳ تا کنون رشد قابل‌توجه داشته، یعنی تورم سالانه از 14.6درصد در سال ۱۳۹۳ به 40.2 در سال ۱۴۰۰ رسیده که البته در سال جاری آمار گرانی‌ها افزایش بیشتری به خود گرفته است. حال با وجود ارتباط مستقیم بین میزان آسیب‌های جامعه و مشکلات معیشتی که هر دو در این سال‌ها رو به افزایش بوده، لزوم گسترش فعالیت سازمان‌های مرتبط با مسائل اجتماعی مثل اورژانس اجتماعی و بهزیستی بسیار حائز اهمیت است؛ این در حالی است که بسیاری از سازمان‌های مردم‌نهاد و فعالین حوزه اجتماعی از روند کار اورژانس اجتماعی و بهزیستی گله‌مند هستند، طبق برخی اظهارات ۱۳ سازمان مرتبط در این حوزه وجود دارد اما کماکان خلأهای جدی در پیشگیری و حمایت‌ معضلات اجتماعی کشور احساس می‌شود؛

موضوعی که زهرا رحیمی، مدیرعامل جمعیت امام علی بارها به آن اشاره کرده و بر این باور است «این یک حقیقت است که مشکلات اقتصادی جامعه منجر به قربانی‌شدن بیشتر کودکان و زنان می‌شود و هرچه جامعه به سمت فقیرترشدن برود، آسیب‌های اجتماعی بیشتر می‌شود؛ بنابراین با شرایط حال حاضر هر منطقه حاشیه نیاز به یک پایگاه اجتماعی مستقر دارد، درحالی‌که خیلی از افراد مخصوصا ساکنین مناطق حاشیه اصلا شماره ۱۲۳ اورژانس اجتماعی را نمی‌شناسند تا در صورت نیاز به حمایت، با آن تماس بگیرند. از هر هزار فرد آسیب‌دیده یک نفر خودش اقدام می‌کند تا به بهزیستی یا اورژانس اجتماعی مراجعه کند، چون واقعا اگر آن‌قدر توانمند بودند تا خودشان مراجعه کنند، توانمندی خیلی کارهای دیگر را هم داشتند».

با وجود آنکه اغلب فعالان اجتماعی و کارشناسان مربوطه بودن ارگان‌های بهزیستی و اورژانس اجتماعی را بهتر از نبود آن می‌دانند اما در این سال‌ها همیشه نقدهایی چالشی به فعالیت آنها داشتند، پریسا پویان، مسئول مؤسسه یاری‌گران کودکان کار پویا هم که تأکید دارد بودن این سازمان‌ها بهتر از نبودشان است، اشاره می‌کند «خیلی وقت‌ها مورد آسیب‌دیده را تا یک جایی از روند مددکاری جلو می‌بریم و بعد باید به اورژانس، مراجع قانونی یا ارگان مربوطه ارجاع داده شود ولی به‌جای اینکه کار درست شود، خراب می‌شود. یعنی علاوه بر اینکه مداخله مؤثر در این زمینه انجام نمی‌دهند، گاهی کار خراب‌تر از قبل هم می‌شود».

البته برخی خلأهای موجود در اورژانس اجتماعی به دلیل بودجه پایین در این مجموعه است و حتی سال گذشته هم چند رسانه از حقوق پایین، وجودنداشتن بیمه و مزایای این کارمندان نوشته بودند که همین موضوع در کنار کمبود تجهیزات آن، منجر به کاهش کیفیت خدمات خواهد شد.

متن کامل:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850632

@haajm