2021-04-24 17:45:35
مشکلات
مسأله ای وجود ندارد. به حقیقتِ این قضیه توجه کنید
در زندگی مسأله ای وجود ندارد
اما اگر می خواهید مسأله داشته باشید،بسیار خب حرفی نیست
من آرزو می کنم از آن لذت ببرید
زندگی مطلقا مسأله نیست
زندگی کردن و لذت بردن، رمز و رازی دیگر است
علتِ خلق کردنِ مسائل آنست که شما می ترسید از زندگی لذت ببرید از اینکه زندگی را واقعا زندگی کنید می ترسید
مسائل، شما را در مقابلِ زندگی، شادی و عشق محافظت می کنند می توانید به خودتان بگویید: " چطور می توانم لذت ببرم؟ با داشتن این همه مشکل، چطور میشود از زندگی لذت برد؟ با داشتنِ چنین مشکلاتی، چطور می توانم عاشق باشم؟ با این همه مشکل، چطور می توانم بخوانم و برقصم؟ امکان ندارد. " شما برای آنکه آواز نخوانید و نرقصید،دلایلی می سازید و آنها مانعی بر سر راهِ زندگیتان میشوند
اگر به مسائل نگاه کنید،می بینید همگی ساخته و پرداخته ذهنتان هستند. حالا حتی اگر مسأله و مشکلی دارید و فکر می کنید واقعی هستند من می گویم : " بسیار خب، باشد" چرا چنین حرفی می زنم؟ زیرا از همان لحظه ای که قبولشان می کنید و وجود و حضورشان بلامانع میشوند،به خودیِ خود از میان می روند. از همان لحظه ای که به مشکلتان می گویید : " بسیار خب تو هستی، باش. هیچ مانعی ندارد. " دیگر بخاطرش انرژیِ تازه ای مصرف نمی کنید . از لحظه ای که آنرا قبول می کنید شکلِ مشکل و مسأله عوض میشود. مسأله تا زمانی که شما با آن مخالفت داشته باشید وجود دارد. تا وقتی می گویید : " این مشکل نباید وجود داشته باشد " که وجود هم دارد، مشکلتان دائما قوت می گیرد.
به همین دلیل زمانیکه مردم با مسائل بزرگشان پیش من می آیند،می گویم :
" بسیار خب، آنها را قبول کنید،آنها را بپذیرید و خودتان را دوست بدارید. "
وقتی آناندو می گوید : " این دیوانه کننده است وقتی صدای شما مرتبا این جمله را تکرار می کند که : بسیار خب باشد، مشکلی وجود ندارد " من این را درک می کنم. آناندو می گوید : " فکر می کنم اگر باز هم تکرار کنید فریاد خواهم زد"
آناندو، شما در تمام طول زندگیتان فریاد کشیده اید. نکته این نیست که صدای فریادتان بلند است یا نه ! نکته آنست که شما همیشه در حال فریاد کشیدن هستید. تا این لحظه، واقعا بجز این،هیچ کار دیگری نکرده اید. گاهی با صدای بلند و گاهی بی صدا، ولی مدام فریاد کشیده اید و من مردم را اینچنین میبینم. همه درحال فریاد کشیدن هستند. قلبشان فریاد می کشد. وجودشان فریاد می کشد، اما فریاد زدن کمکی نمی کند. هرچه فریاد بکشید فایده ای ندارد.
بجای فریاد کشیدن، سعی کنید تا بفهمید. سعی کنید تا منظور مرا درک کنید. چون چیزی که می خواهم بگویم یک تئوری نیست،بلکه حقیقت است و بهترین دلیل من آن است که خود به این حقیقت رسیده ام و اگر من توانسته ام به این واقعیت که "اصولا مسأله ای وجود ندارد" برسم، چرا شما به آن نرسید؟ این مبارزه را قبول کنید. من هم مثل شما یک آدم معمولی هستم. هرگز ادعا نمیکنم از نیروهای برتر و جادویی برخوردارم. من هم به اندازه شما معمولی هستم.
تنها تفاوت میان ما آن است که شما با خودتان صلح نمی کنید و من با خود به صلح کامل رسیده ام. این تنها تفاوت بین ماست. شما دائما سعی دارید پیشرفت کنید، در حالیکه من چنین نیستم. من می گویم :
" نقصان، حقیقتِ زندگیست. شما سعی دارید به کمال برسید و من نقایصِ خودم را پذیرفته ام. این تنها تفاوتِ میان ماست. "
اشو
@haaqiqat
237 viewsBita, 14:45