2022-07-28 13:33:21
ضربالمثل عربی
"حتی یرجع مصقلة من طبرستان"
تا مصقله از تبرستان برگردد.
سال ۵۴ هجری قمری است. معاویة بن ابوسفیان خلیفهی اموی در اوج قدرت خود قرار دارد. سراسر خاورمیانه، شمال آفریقا و نیمی از سرزمینهای امپراطوری روم زیر فرمان خلافت بنیامیه است. در این میان تنها یک سرزمین است که زیر فرمان خلافت اموی نرفته است؛ فرشواذگر. سرزمینی کوچک اما ثروتمند؛ سرزمینی با مردمی کمشمار ولی دارای انگیزهی بالا در دفاع از خود.
فرشواذگر یا پذشخوارگر؛ نام دیگر مجموع سرزمینهای تبرستان، گیلان، دیلم، تالش، طالقان و مناطق کوهستانی تهران، سمنان، گرگان و قزوین است. البته در طول تاریخ و در قرون مختلف محدودهی این سرزمین تغییر میکرد. گاهی به تمام این سرزمین تبرستان میگفتند و گاهی تمام آن را دیلم و مردم آن را دیلمی مینامیدند. فرشواذگرشاه عنوان رسمی پادشاهان فرشواذگر بود. عنوانی که در کنار عنوانهای اسپهبد و گیلِ گیلان توسط پادشاهان تبرستان به کار میرفت.
سال ۵۴ هجری قمری، مصقلة بن هبیره شیبانی از سرداران مشهور معاویه ادعا میکند که تنها با چهارهزار سپاهی تبرستان را فتح خواهد کرد. معاویه به جای چهارهزار سپاهی؛ ده هزار و به روایتی بیست هزار سپاهی به او میدهد و او را به سوی تبرستان میفرستد. در این هنگام اسپهبد دابو از دودمان دابویگان پادشاه فرشواذگر یا همان تبرستان و گیلان؛ و فرزندش اسپهبد فرخان، ولیعهد و فرمانده سپاه تبرستان بود.
جنگهای سختی بین دو سپاه درمیگیرد که دو سال به طول میانجامد. سرانجام اسپهبد فرخان در این نبردها پیروز شده و تمام سپاه بنیامیه به همراه خود مصقله تا نفر آخر کشته میشوند. پیروزی سپاه تبرستان به فرماندهی اسپهبد فرخان چنان کوبنده و شکست سپاه اموی به سرداری مصقله چنان سهمگین بود که پس از آن ضربالمثلی وارد زبان عربی شد که هرگاه بخواهند به عملی ناممکن و محال اشاره کنند، میگویند :
"حتی یرجع مصقلة من طبرستان"
تا مصقله از تبرستان برگردد.
@tapuristan_history
123 views10:33