2021-12-27 21:45:08
غم در دلم جاریست.
شاید این مرگ از زندگی زیباتر باشد.
هق هق های مرا بالشت پذیرا میشود.
شاید من همان پوچم معلق بر زمین و آسمان.
سقف اتاق مرحم درد من است.
آیینه پوچ را نشانم میدهد.
پیانو صدایش خش دارد.
لباس ها با من جان میگیرند.
افکار بد به سراغم میآیند.
راستی!
فردا من که هستم؟
خوب یا بد،
خشم یا محبت.
پتو مرا به خود میفشارد.
افکارم در این زیر پنهانند.
مینویسم
فردا من که هستم؟
مژه هایم نایی برای پلک زدن ندارند.
مغزم خسته است.
رویا به سراغ من میآید.
باید با رویا بروم.
جایی به دوردست ها.
با طلوع خورشید مژههایم برمیخیزند.
آفتاب به من سلامی دوباره میکند.
باید با رویا بروم.
119 viewsهَـستـیـ, 18:45