Get Mystery Box with random crypto!

توان نمانده توان نمانده بگیرم تو را در آغوشم هنوز درد بد نیز | حدیث اشک

توان نمانده
توان نمانده بگیرم تو را در آغوشم

هنوز درد بد نیزه مانده بر دوشم

سر تو خوب شلوغ است،من خبر دارم

ولی نگو که مرا کرده ای فراموشم

پس از تو ای پدر تشنه لب،لبم شاهد

به غیر زخم زبان شربتی نمی نوشم

هنوز در اثر مشت های نامحرم

تمام روز کنار خرابه مدهوشم

چرا شبیه گذشته دگر نمی شنوم؟

صدای عمه ضعیف است یا که من گوشم...؟

از آن شبی که مرا زجر بی حیا ترساند

به هر صدای بلندی ز ترس می جوشم

خراش پنجه ی آن گرگ هار را بابا

ز چشم زخمی تو با دو دست می پوشم

حسن کردی


#حسن_کردی #شعر_جدید #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_بنت_الحسین
لینک در سایت HadithAshk.com