Get Mystery Box with random crypto!

غزل #4 #۴ صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بيابا | دیوان حافظ شیرازی

غزل
#4


صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بيابان تو داده‌ای ما را

شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
تفقدی نکند طوطی شکرخا را

غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل
که پرسشی نکنی عندليب شيدا را

به خلق و لطف توان کرد صيد اهل نظر
به بند و دام نگيرند مرغ دانا را

ندانم از چه سبب رنگ آشنايی نيست
سهی قدان سيه چشم ماه سيما را

چو با حبيب نشينی و باده پيمايی
به ياد دار محبان بادپيما را

جز اين قدر نتوان گفت در جمال تو عيب
که وضع مهر و وفا نيست روی زيبا را

در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسيحا را

_____________________________

تعبیر :

به لطف و عنایت خداوند و با همت بلند به آرزوی دیرین خودتان خواهید رسید. غرور را کنار بگذارید و پیشنهاد خودتان را عنوان کنید. در کارتان مشورت نمائید و امیدتان را از دست ندهید. تکیه بر ظواهر ننمائید. دست به دعا بردارید. با توکل به حق هر کار غیرممکن ممکن می شود.

@HAFEZ_BOOK