2021-02-06 09:28:59
.
خانواده، نهاد قدرت
حامد سَرو
یکی از پیج های وابسته به جمهوری اسلامی با افتخار نوشته بود میبد یزد به شهر بدون طلاق معروف است و در ١٠ ماه گذشتهی امسال هیچ طلاقی ثبت نشده است.
این مسئله بیشتر شبیه فاجعه است تا مسئله ای که بتوان به آن افتخار کرد.
یاد جمله ای افتادم با این مضمون؛ "وقتی دونفر سالها بدون هیچ مشکلی کنار هم زندگی میکنند، یکی از آن دو و یا هردوی آنها همهی حقیقت و یا نیمی از حقیقت را پنهان کردهاند."
خانواده مثل دولت نهاد قدرت است. انسان در خانواده یاد میگیرد که مطیع و فرمانبردار باشد. مخصوصا در کشورهای دیکتاتوری که فرد در جامعه سرکوب میشود و نمیتواند جلوی حکومت ایستاده و مخالفت خود را بروز دهد، این فشار را بر خانواده تحمیل میکند و همان رابطهی" بالا دست، پایین دست" را در خانواده به اجرا در میآورد و از این روی میخواهد بخشی از سرکوب خودش را جبران کند.
این گونه رفتارها باعث ایجاد دیکتاتوریهای فردی، اعمال زور و خشونت، مرد سالاری یا زن سالاری و خودمحوری و آسیبهای متعدد به خانواده و افراد خانواده میشود.
حکومتهای دیکتاتوری به نهاد خانواده تاکید فراوانی دارند. زیرا در خانواده، انسانها مطیع بودن را یاد میگیرند و ذهن و وجود آنها غیر کُنشگر و ظلمپذیر بار میآید و این مسئله بهترین حالت برای دیکتاتورهاست. در واقع انسان در خانواده مقدماتِ بردگی و بندگی و اطاعت را میآموزد تا بردهای ورزیده برای حکومتها بشود و به عرصهی جامعه راه یابد. آنوقت حکومت با افرادی مواجه است که مقدمات اطاعت پذیری را گذراندهاند و برای اعمال زور و سرکوبِ این افراد کار چندان سختی در پیش ندارد.
اما چه باید کرد؟ باید خانواده را حذف کرد؟
نه، خانواده را نمیتوان حذف کرد، اما میتوان تعریفهای جدیدی از خانواده ارائه داد که دیگر افراد در خانواده مورد سرکوب واقع نشوند و یاد بگیرند که چگونه در برابر قدرت عصیان کنند.
مفهوم خانواده تنها به ارتباط و پیوندهای ژنتیکی و خونی بر نمیگردد، بلکه خانواده یعنی انسانهایی که با رعایت حقوق یکدیگر و بدون دخالت در عقیده و نظر دیگر اعضا به یک همزیستیِ مسالمت آمیز میپردازند.
خانواده در فرهنگ جدید اصطلاحاتی همچون ناموس و ناموس پرستی و برچسبهای با محتواهای مالکیتی را نمیپذیرد. زیرا اصولا انسان و فرد متعلق و جزو مایملک هیچ فرد و گروهی دیگر نیست.
انسان هرچه از بندها و حصارهای که از بدو تولد برایش کشیدهاند آزادتر باشد، در آینده بیشتر و بهتر با حصارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی مبارزه میکند. و راحت تر میتواند آنها را مورد نقد و سپس نفی کند و حتی علیه آنها بشورد و مبارزه کند.
خانواده در حالت سنتی، خواسته یا ناخواسته به بازوهای حکومت تبدیل شده است و فرد در چنین خانوادهای مواردی همچون خشونت، تحمیل، تحدید( محدودیت) و ترس را تجربه میکند.
چرا سرمایهداری اینقدر به فرزند آوری تاکید میکند؟ چون سرمایه دار نیاز به مصرف کننده دارد و فرزندِ بیشتر یعنی پول بیشتر. قدرت و مذهب هم از مشَوقان همیشه ی فرزند آوری بوده اند، چون فرزندِ بیشتر یعنی درگیری بیشتر و فرصت کمتر برای رشد فردی و اجتماعی و هرچه فرد درگیر مسائل روزمره و خانوادگی و معیشتی بشود، زمان برای فکر کردن و اندیشیدن ندارد و در عوض قدرت و مذهب بجای فرد یا افراد فکر میکنند. چون زمانِ بسیاری دارند و اصلا برای همین بوجود آمدهاند که برای دیگران فکر کنند و تصمیم بگیرند.
این مقاله ادامه دارد...
#حامد_سرو
@Hamed_sarv88
.
1.9K viewsedited 06:28