Get Mystery Box with random crypto!

‏دوران دانشجویی یه تالار سر کوچه خوابگاه بود هر سری عروسی بود | لبخندشیرین

‏دوران دانشجویی یه تالار سر کوچه خوابگاه بود هر سری عروسی بود میرفتیم اونجا نهار ، سری آخر همین که خواستیم بشینیم یه آقایی با هیبت محمدعلی‌کلی اومد گفت چیکاره‌این شما ؟! گفتیم فامیل دامادیم
گفت گمشید بیرون لاشخورها جلسه‌ی کادری‌های سپاهه


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@hamemohandesa