Get Mystery Box with random crypto!

چکیده دو سند بخش امنیتی این است: «اعلام خطر بدون راه حل». کلید | کانال حمید آصفی

چکیده دو سند بخش امنیتی این است: «اعلام خطر بدون راه حل». کلید واژه در باره خطرات پیش روی نظام هم «فتنه اقتصادی» است.
مشکل جنبش،«جمعیت»(میزان معترضان)است نه رهبری، منشور و... (که البته تاثیراتی دارند ولی عامل اصلی نیستند). بخش امنیتی هم از همین‌جا می‌ترسد؛ فعال شدن قشر خاکستری.️
من طرفدار«تجمیع» هستم(از موسوی تا پهلوی). البته این به معنای ائتلاف نیست به معنای همسویی و استفاده از همه ظرفیت‌ها برای غلبه بر استبداد ستبر دینی است.
بالا بردن عکس کسی که متهم بزرگ نقض حقوق بشر(حمید نوری ضربدر صد) است، قشر خاکستری را به این فکر می‌اندازد که آیا ما باید برویم خون بدهیم، جوانان‌مان را بدهیم تا یک ساواک جدید حاکم شود!؟
در برابر شعارهای انحصارطلبانه‌ی برخی در بلژیک، بقیه جمعیت شعار «اتحاد، اتحاد» سر دادند. این همان مضمون و شعار اصلی داخل کشورست. این مسئله باید در ترکیب سخنران‌ها، شعارها و... بازتاب داشته باشد. به ویژه رهبرانی که این افراد افراطی و تفرقه‌افکن به اسم آنها عمل می‌کنند باید سریعا و صریحا جلوی آنها را بگیرند.

گفتگوی رضا علیجانی با ایران اینترنشنال
https://t.me/rezaalijani41
سپاه حزب نامرئی علی خامنه‌ای است. حکومت هم اینک یک‌دست و تحت فرماندهی اوست.
چکیده دو سند لو رفته بخش امنیتی این است: «اعلام خطر بدون راه حل»؛ آژیر بدون آتش نشان، آژیر بدون آمبولانس! (آژیر در باره خطرناکی وضعیت اقتصادی و نگران از خیزش‌های اعتراضی پیش رو).
نهاد امنیتی جرات ندارد یک راه‌حل بدهد (حتی در حد حذف یک بند از ویژه‌خواری‌های بودجه). همان‌طور که جرات نداشت روی حرف بولتن‌های اولیه‌اش برای مقامات بالا در باره جنبش مهسا که گفته بود سرمنشأش داخلی است و ربطی به خارج ندارد، بایستد و با یک تشر خامنه‌ای تغییر نظر داد.
پخمگی، بهت‌زدگی و بن‌بست؛ همه چیز ج.ا به همه چیزش می آید: نحوه مدیریت در سیاست داخلی، سیاست خارجی و نهاد امنیتی. این یعنی بن‌بست حکمرانی.
این بولتن‌ها هر چند دچار فلج مغزی‌اند و راه حل نمی‌دهند ولی آژیرهای‌شان درست کار می‌کند. آنها مشکل نظام را در جایی می‌بینند که مردم بیشتری ناراضی شوند و جمعیت بیشتری به اعتراضات بپیوندند. به همین خاطر روی ذخایر کالاهای اساسی کشور، خطر افزایش مالیات‌ها، اعتصاب کامیون‌داران، بازاریان، مراکز تولید و...، حساسیت به خرج می‌دهند.
در جنبش سبز سعید قاسمی، یکی از جارچی‌های حکومت، می‌گفت الآن شمال شهری‌ها معترض‌اند از روزی بترسید که پایین شهری‌ها به خیابان بیایند. بعدا دیدیم که آنها هم آمدند. الآن دارند می‌گویند بترسید از روزی که اعتصابات گسترده اتفاق بیفتد. آن روز هم خواهد آمد!
باید انگشت روی آسیب‌ها و نقصان‌های اصلی جنبش بگذاریم. نباید با آدرس‌های اشتباه، سراب نشان داد. یکبار سراب اصلاحات و راه‌حل از درون حکومت مطرح بود و حالا هم برخی دارند سراب مشکل‌‌گشایی دولت‌های خارجی را جلوی افکار عمومی قرار می‌دهند.
نمی‌گویم درون حکومت را نباید رصد کرد؛ هر جنبشی بخواهد پیروز شود به ریزش و فروپاشی درون حکومت هم نیاز دارد. نمی‌گویم به حمایت خارجی نیاز نداریم. می‌گویم به این دو نباید «اتکا» کنیم.
رئیس کنفرانس مونیخ همین امروز گفت ما جمهوری اسلامی را تنبیه و به کنفرانس دعوت نکردیم. اگر آنها به مذاکرات برگردند ما هم برخورد دیگری خواهیم کرد!
اگر یک حکومت غربگرا مثل آفریقای جنوبی در ایران حاکم بود شاید فشار خارجی‌ها خیلی موثر واقع می شد نه یک حکومت ماقبلِ مدرنِ ضدغرب.
سیاست خارجیِ ضد منافع ملی، سیاست داخلی‌ای که نمی‌خواهد هیچ تغییری بکند و نهاد امنیتی‌ای که مثل ساواک می‌خواهد فقط مدافع شخص اول مملکت و الیگارش‌های پیرامون حکومت باشد، خود بزرگترین عامل و محرّک نارضایتی و خشم مردم و نیروسازی برای جنبش است. نهاد امنیتی‌اش هم به خوبی نقاط آسیب پذیرش را با همین آژیرها دارد به ما نشان می‌دهد.
ما باید قدر خیزِ بزرگِ رو به جلوی جنبش «زن، زندگی، آزادی» و دستاوردهایش را بدانیم و با آن ارتقایی و استعلایی برخورد کنیم. برخورد تجمیعی یکی از همین رویکردهاست که می‌تواند به توان افزایی جنبش کمک کند. الآن وقت هژمونی طلبی، میوه‌چینی و تقسیم غنائم نیست. برخی رفتارهای چماقدارانه در تجمعات خارج از کشور شرم‌آور و بعضا مشکوک است.
خیز اعتراضی بعدی احتمالا دیگر نه جنبش جوانان بلکه جنبش کل خانواده‌ها خواهد بود که همگی دارند زیر فشارهای اقتصادی له می‌شوند.
باید به سهم خودمان تردیدها و نگرانی‌های قشر خاکستری را کمتر بکنیم تا بتوانیم یک خیز بزرگتر به سمت رهایی برداریم.
https://t.me/RezaAlijaniarchive/47