غدیر و آزادی انسان حدیث متواتر «من کنت مولاه فعلی مولاه» | کلام | سید حمید حسینی
غدیر و آزادی انسان
حدیث متواتر «من کنت مولاه فعلی مولاه» از معدود متونی است که اغلب مذاهب اسلامی بر صحتش اتفاق نظر دارند و آن را همچون قرآن معتبر میشمرند. اختلاف دربارهٔ معنی واژهٔ «مولی» و برداشت متفاوت از این عبارت نیز وحدت عالمان مسلمان در فهم یکسان لایهای از معنای آن را بر هم نزده است.
یکی از هنرمندانهترین بیانها دربارهٔ برداشت مشترک حقجویان مسلمان از حدیث غدیر را مولوی در دفتر ششم مثنوی ارائه میدهد:
زین سبب پیغمبر با اجتهاد نام خود را و علی مولا نهاد
گفت هر کو را منم مولا و دوست ابن عم من علی مولای اوست
کیست مولا آنکه آزادت کند بند رقیّت ز پایت بر کند
چون به آزادی نبوت هادی است مؤمنان را ز انبیا آزادی است
در این برداشت، مأموریت اصلی فرستادگان خدا که از ولایت سیاسی بسیار مهمتر و روح و هدف ولایت تشریعی آنها بهشمار میرود، ولایتی معنوی است که رستگاری را در پرتو آزادی واقعی انسان تضمین میکند. ارمغان مشترک غدیر برای تمامی جویندگان معنویت این است که چنین ولایتی پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در تمسّک به علی (علیهالسلام) بهدست میآید. بر همین مبناست که پیروان مکاتب گوناگون کلامی و فقهی، آن حضرت را قطب معنوی خود میدانند.
اگر چه پیام حدیث غدیر در این سطح باقی نمیماند و ولایت تشریعی و سیاسی و بلکه مقامی بالاتر از آن را ثابت میکند، ولی راه رساندن این پیام به دیگران، تکیه بر همین نقطهٔ مشترکی است که منافاتی با معانی عمیقتر و بلندتر ندارد. همانگونه که قرآن نیز راه دعوت از پیروان دیگر ادیان را تکیه بر نقاط مشترک میداند (آلعمران، ۶۴) و این تکیهگاه مشترک برای حرکت بهسوی تعالی و معنویت را پذیرش حق آزادی انسان معرفی میکند.