Get Mystery Box with random crypto!

داستان خانه مریم و سعید قسمت ١٠ مریم قبل از شروع خوندن داست | 🌸 همسران خوب 🌸

داستان خانه مریم و سعید قسمت ١٠ مریم قبل از شروع خوندن داستان، با لحن پر محبت همیشگیش گفت: _ بچه ها چشماتون بسته س؟ بچه ها چشماشونو بستند و منتظر بودند مامان شروع کنه. تا با دقت به قصه گوش کنند. محمد طبق معمول یواشکی چشماشو نیم باز کرد و با لبخندی دلنشین…