بچه که بودم، اگه کسی باعث ناراحتیم میشد ازش فاصله میگرفتم باه | Hαяƒ ∂єℓy
بچه که بودم، اگه کسی باعث ناراحتیم میشد ازش فاصله میگرفتم باهاش حرف نمیزدم یا بعضی وقتا گریه میکردم ولی سعی میکردم یجوری بهش بفهمونم ازش ناراحتم و باید یکاری کنه که از دلم در بیاره بزرگتر که شدم، به ناراحت شدن و هیچی نگفتن عادت کردم فقط بهشون لبخند زدم و ازشون متنفر شدم