2022-07-28 11:19:17
آقای رضا پهلوی دیروز روی صفحه خودشان در توصيف شاه چنین نوشته : هرچند آن روز نگرانیها و هشدارهایت را ندیدند و نشنیدند؛ اما راهی را که نشان دادی، جوانان امروز میبینند و در پیش گرفتهاند.
ومن یاد ملاقات و جمله ی تاريخي زنده یاد دكتر غلامحسین صديقي به محمدرضا شاه در آذر ماه ۱۳۵۷ یعنی سه ماه مانده به پیروزی انقلاب افتادم : اعلحضرت "شما و دستگاه شما، ایران را از هر چه مَرد بود خالی کردید!"
ودر فردای روزی که شاه با دکتر صدیقی ملاقات کرد ویلیام سالیوان، سفیر امریکا، به دیدن شاه آمد
شاه به سولیوان گفت:
صدیقی مرد یک دنده و سرسختی است.
تنها حُسنِ او ایمانش به “قانون” است."
شرح بیشتری از ملاقات و گفتگوی بین شاه ودکتر صدیقی
درذیل
.........................................................
در آذر ماه ۱۳۵۷ یعنی سه ماه مانده به پیروزی انقلاب، دکتر امینی از شاه خواست برای آرام کردن اوضاع سياسي كشور از دکتر غلامحسین صدیقی (جامعه شناس، حقوقدان برجسته و وزیر کشور دکتر محمد مصدق) استفاده کند و کمک بگبرد.
شاه با عصبانیت گفت:
"حالا کار من به جایی رسیده که از این میرزای جامعه شناس کمک بخواهم!"
امینی: مملکت نیاز به او دارد. مساله شما نیستید.
شاه یک شب در این باره فکر کرد و اطلاع داد حاضر است كه دكتر غلامحسین صديقي را به حضور بپذيرد كه در اين جلسه عبدالله انتظام نيز حضور داشته است. متن اين گفتگو بسيار آموزنده و عبرت آموز است.
آخرين سخناني كه بينِ محمدرضا شاه و زنده یاد دكتر صديقي رد و بدل شد.
"محمدرضا شاه: در این مدت آقای دکتر ظاهراً در دانشگاه مشغول بودید؟
زنده یاد دکتر صدیقی: به لطف اعلیحضرت، گاه در زندان قزل قلعه و قصر بودم، گاه زیر نظر ساواک شما. بله روزگاری گذراندیم که نتیجه اش امروز عاید حضرتعالی شد.
محمدرضا شاه: گلایه ها را کنار بگذاریم، باید وطن را نجات داد.
زنده یاد دکتر صدیقی: برای نجات وطن نمی شود گذشته را کنار گذاشت
شما کاری کردید که دولتی ها تبدیل به کارگزاران شاه شدند. نه خدمتگزاران ملّت.با این روش مردم شما را مسئول خرابی ها میدانند.
محمدرضا شاه: مگر به شما و مصدق اختیارات ندادیم؟ مصدق خواب و خیال هایی دید. این رجال خائن بودند که وضع را به اینجا کشاندند.
زنده یاد دکتر صدیقی: دکتر مصدق، مَردِ وارسته ای بود. شما زاهدی ها و هویدا ها را ترجیح دادید. شما هر چه رجل آزاده و وطن پرست بود به زندان انداختید. شما و دستگاه شما ایران را از هر چه مَرد بود خالی کرد.
محمدرضا شاه: توطئه ای بین المللی توسط بعضی از مخالفان به اجرا درآمده
زنده یاد دکتر صدیقی: امروز باید دید چه چیز در خطر است. مملکت یا مصالح گروهی که در طول این ۲۵ سال یعنی بعد از کودتای ۲۸مرداد علیه حکومت قانونی و ملّی روانشاد دکتر مصدق زمام ملک و ملت را به دست گرفتند. اگر می خواهید مملکت به آرامش برسد نخست باید خود گذشت کنید. گذشت از همه آن چیزهایی که به ناحق در ۲۵سال اخیر در ید قدرت شاه قرار گرفته.
گذشت از ثروتی که بی سبب در خزانه شخصی شاه گرد آمده. گذشت از حمایت مردان و زنانی که جز فساد و خیانت در این سال ها نکردند گذشت از اهل بیتی که باعث بد نام شدن خاندان سلطنت هستند. اولین شرط برای آرام شدن کشور تشکیل شورای سلطنت و استراحت حضرتعالی است.
محمدرضا شاه: شورای سلطنت در زمان حیات؟! مگر آدم زنده وکیل وصّی می خواهد؟!
زنده یاد دکتر صدیقی: بعضی از مفسدین شما را دچار خیالات ناصواب کردند."
زنده یاد دکتر غلامحسین صدیقی، حقوق دان پیر و پاک، سخن می گفت
و شاه از سر ناچار میشنید. شاه هرگز حاضر نبود سخنانی را گوش کند که
در کلمه کلمه آن، محکومیت بساط استبدادی او حضور دارد فردای روزی که شاه با دکتر صدیقی ملاقات کرد ویلیام سالیوان، سفیر امریکا، به دیدن شاه آمد
شاه به سولیوان گفت:
"صدیقی مرد یک دنده و سرسختی است.
تنها حُسنِ او ایمانش به “قانون” است."
منبع:
كتاب "همه هستی ام نثار ایران"، یادنامه غلامحسین صدیقی، به کوشش: پرویز ورجاوند. صفحه ی ۱۹۶ ووب سايت جستاری ازتاريخ
@hashembanapourwebsite
به نقل از فیس بوک
24 viewsهاشم بناء پور, edited 08:19