Get Mystery Box with random crypto!

یک روز درویشی تصميم گرفت به گرمابه رفته و جقی بزند، تعدادی جوا | حاشیه

یک روز درویشی تصميم گرفت به گرمابه رفته و جقی بزند، تعدادی جوان که در آنجا بودند بر آن شدند تا درویش را كير و اسباب مزاح خود فراهم كنند. به همین جهت هر کدام تخم مرغی همراه خود اورده بودند و رو به درویش کردند و گفتند: ما هر کدام قدقد می کنیم و یک تخم می گذاریم اگر کسی نتوانست باید مخارج حمام دیگران را بپردازد!
درویش ناگهان شروع کرد به قوقولی قوقو! جوانان با تعجب از او پرسیدند درویش این چه صدایی است بنا بود مرغ شوی!
درویش گفت : كيونی ها نميگيد اين همه مرغ  یک خروس هم لازم دارند!
جوانان كه فهميدن الانه كه لاكار بروند، خواستند فرار كنند كه درویش امانشون نداد، سپس هر يك را جداگانه زير دوش برد و تا دسته فشار داد و تخم هاي خود را نيز با پاشنه كش جا كرد و گفت حالا تخم بزار خارشسته!
سپس تخم مرغ ها را نيز بابت خرج حمام به گرمابه چي داد.
از ان پس ضرب المثل "يه كار ميكنم جفت جفت تخم بزاري !" باب شد.

#حکایت

@hashieh