2021-12-14 20:18:29
باید بیشتر حرف زد
یکی از دلایلی سردرگمی ما این است که زیاد حرف نمیزنیم. نه با خودمان و نه با دیگران.
بسیاری از اوقات فکر کردن را جایگزین حرف زدن میکنیم.
نوشتن را جایگزین حرف زدن میکنیم.
سکوت را جایگزین حرف زدن میکنیم.
و این فرصت را از خودمان میگیریم که در قالب کلماتی زنده که به شکل گفتار بیان میشوند «فکر کنیم».
بله. حرف زدن با خودش فکر میسازد.
وقتی به زبان میآوریم، وقتی بیان میکنیم، وقتی فکر را به شکل کلماتی شفاف و قابل فهم متولد میکنیم و به افکاری که تا چندی پیش آشفته و نامأنوس در ذهنمان میچرخیدند در قالب کلام، زندگی میبخشیم، فرصت فکر کردن پیدا میکنیم.
البته که منظور هر نوع حرف زدنی نیست. حرف زدن نه از روی جبرِ پر کردن فضای سکوت، نه از روی ادب و نزاکت، نه از سر لطف به دیگری. حرف زدن به قصد فکر کردن.
فضای ذهن برای جای دادن افکار محدود است. برای همین است که گاهی با فکر کردن راه به جایی نمیبریم.
فکر برای هستی پیدا کردن باید از تنگنای ذهن خارج شود، مکتوب شود یا به زبان جاری شود.
حتی افراد بزرگی کلام جاری شده بر زبان را در مرتبهای بالاتر از نوشتن و مکتوب کردن میبینند؛ مثلاً اهمیت موضوع را سقراط اینگونه بیان کرده بود که نوشتن، استفادۀ سطحی و سبکسرانه از کلمات است و تنها رسانۀ ارتباطی، گفتوگوست.
یک پیشنهاد:
• افکارتان را بیشتر با بقیه در میان بگذارید.
• دربارۀ برنامههایتان با صدای بلند فکر کنید.
• هرازگاهی رکوردر گوشی را روشن کنید و صدای خود را ضبط کنید و دربارۀ آنچه به ذهنتان خطور میکند، برای خودتان بگویید.
• هربار که سر دوراهی قرار گرفتید و در هر موقعیتی که دچار سردرگمی شدید، بیشتر بگویید و بلند بلند فکر کنید.
رویدادهای گذشته، برنامههای آینده و احساسی که در زمان حال دارید را بیان کنید تا راه شفافتر شود و ذهنتان نظم بیشتری پیدا کند.
گاهی فکر با حرف زدن متولد میشود.
ناهید عبدی
کانال هوای حوا @Havaye_Havva
1.5K views17:18