Get Mystery Box with random crypto!

سلام چرا کشورها یا بهتر بگوییم ملت ها شکست میخورند !؟ این | حیاط خلوت بورس

سلام

چرا کشورها یا بهتر بگوییم ملت ها شکست میخورند !؟

این کتاب توسط شش اقتصاددان برنده جایزه نوبل نگاشته شده است . نویسندگان این کتاب همراه با گروهی از اقتصاددانان شرط توسعه را گذر از حکومت گروههای خاص یا به تعبير مترجمان اندک سالاری میدانند (اُلیگارشی) . نویسندگان این کتاب سیاست های مرسوم اقتصاد کلان را از هر نوع که باشد موضوعی ثانوی و موضوع اصلی توسعه را رابطه دولت با ملت می دانند. این گزاره محصول تجارب پرهزینه کشورهای مختلف جهان در طول تاریخ است. در طول چند دهه گذشته مکاتب اقتصادی، سیاست های مختلفی را برای دستیابی به توسعه اقتصادی پیشنهاد کرده اند. ابتدا تصور می شد می توان با انجام سرمایه گذاری های زیربنايي، تاسیس شرکت های دولتی، سرمایه گذاری در امور بهداشت و آموزش عمومی وضعیت رفاه مردم را بهتر کرد و سپس در دهه ۱۹۸۰ با حذف مداخله دولت در اقتصاد به عملکرد مناسب اقتصادی دست یافت . اما امروزه می دانیم این سیاست ها کمتر به نتایج مطلوب منتج شده اند .

در پاسخ به این پرسش که این کشورها در وهله اول چرا دچار سیاست های نادرست فعلی شده اند !؟ این نکته را نویسندگان کتاب اینگونه بیان میکنند :
این توصیه ها به کار بسته نمی شوند و یا تنها اسم ها به اجرا در می آیند . در حقیقت این اصلاحات در شرایطی به این کشورها تحمیل شده اند که دنیای سیاسی این کشورها با زیرکی به روال معمولش ادامه می داد . بنابراین اصلاحات مزبور پس از اجرا از مقصد خود منحرف میشوند و یا سیاستمداران از راه های دیگری برای کاهش اثرات آن استفاده میکنند .
علت اجرای نادرست سیاست های اقتصادی و شکست کشورها در نیل به توسعه تنها در دو کلمه نهفته است : دوراهی سیاستمدار ! حفظ کارایی یا حفظ حکومت گروه خاص‌ .
مشکل سیاستمدار عموما کمبود علم و دانش نیست ! مشکل دوراهی حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی است . بنابراین تامین منافع عمومی مساوی است با از دست دادن تدریجی قدرت سیاسی . این دوراهی سیاستمدار است که سرنوشت کشور را تعیین میکند .
گروهی از اقتصاددانان این کتاب ، بر اهمیت دو راهی سیاستمدار تاکید کرده اند . سیاستمدار میداند اگر امکان استفاده از فرصت های اجتماعی و اقتصادی برای همگان میسر باشد رشد اقتصادی افزایش می یابد. دسترسی برابر به قدرت اقتصادی و فرصت های اجتماعی برای بهبود عملکرد اقتصادی مفید و حتی ضروری است ، اما برای سیاستمدار خطرناک است . زیرا قدرت اقتصادی به تدریج به حوزه های دیگر سرایت خواهد کرد و قدرت سیاسی او را به خطر خواهد انداخت . سیاستمدار میداند که کارایی بیشتر به معنای رفاه بیشتر مردم و حتی مالیات بیشتر است، اما این کارایی مقدمات و نتایجی سیاسی دارد که برای سیاستمدار ممکن است پرهزینه باشد . سیاستمداران بر سر این دو راهی عموما ترجیح میدهند که اقتصاد و سیاست را به گروهی معدود واگذار کنند ، گروهی که حافظ منافع سیاسی آنها باشند . این مسیر همان اندک سالاری یا اُلیگارشی است . #هزار_فامیل .

پایداری اندک سالاری از نظر اقتصاددانان در مسئله ای به نام امنیت نهفته است. در سراسر تاریخ مکتوب بشر از آنجا که جنگ می تواند حیات افراد را تهدید کند تامین کنندگان یا بر هم زنندگان امنیت تبدیل به قدرتمندترین گروه در اجتماعات بشری شدند . جنگجویان گروهی بودند که می توانستند اجتماع خود را از گزند تعرض دیگران حفظ کنند و یا آن که از قدرت خود علیه مردم بهره بگیریند. این قدرت آنها را به فرادستان جامعه مبدل ساخت. پاداش حفظ امنیت تملک انحصارگونه منابع قدرت سیاسی و ثروت بود. فرادستان در مقابل تامین امنیت به عنوان اساسی ترین نیاز بشر، قواعد حاکم بر اقتصاد و سیاست را به گونه ای تعیین می کنند که قدرت آنها را در حوزه های اقتصادی و سیاسی از تعرض نیروهای داخلی در امان نگاه دارد .

پایان بخش اول ...
#چکیده_از : #حامد_سلطانیان
#کتاب : #چرا_ملتها_شکست_میخورند
#نویسنده: #دارون_عجم_اوغلو . #جیمز_ای_رابینسون