Get Mystery Box with random crypto!

این نظرات برایم جالب بود و خواستم با شما به اشتراک بذاریم. بای | Hessam Arian

این نظرات برایم جالب بود و خواستم با شما به اشتراک بذاریم.
باید دید حرف چیست نه اینکه گوینده کیست
که چه بسا گوینده ی این سخنان فرد مطلعیست:


ما از دوران جوانی خودمان، حرف های برخی از اهالی هنر را می شنیدیم، که روشن فکر مآبانه و واقعاً بی پایه و اساس بود. آنان می گفتند: «ما هنر را در راه فکر و پیش بینی و سیاست، به کار نمی بندیم». آنها که ادعاهایی چنین داشتند، هنرشان اعم از شعر و دیگر فنون، بیش از سایرین در خدمت سیاست ها قرار می گرفت. هر کاری که متکی به اراده انسان است، باید برای هدفی انجام گیرد.
هر چه هدف متعالی تر باشد، آن کار یا هنر، ارزشمندتر می شود. متأسفانه هدف موسیقی در شرق، در حد تعالی خود موسیقی نبوده است. این که می گویم «شرق»، منظورم ایران و کشورهای عربی است. به هر حال، تاریخ موسیقی ایران، در طول قرون متمادی، چه قبل و چه بعد از اسلام را خوانده ام و از سیر و سرنوشت موسیقی عرب، به خصوص بعد از اسلام، مطلعم. آن چه براساس مطالعات خود می توانم بگویم، این است که موسیقی در منطقه ما، برای هدف های متعالی به کار نرفته است و این، به خلاف سیر موسیقی در اروپاست. می دانید که من به طور طبیعی از جمله آدم های غرب ستیزم؛ چنان که هیچ ویژگی غرب، مرا مبهوت و مجذوب نمی کند. در عین حال، ویژگی های مثبت غرب را از روی محاسبه تأیید می کنم. یکی از آن ویژگی ها، مقوله موسیقی است. درست است که در غرب، موسیقی رقص و لهو و سایر موسیقی های منحط وجود دارد، اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقی های آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقی ای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، می تواند بلیت تهیه کند؛ در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی، از آن لذت ببرد. در غرب، موسیقی هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیحی هدایت کرده، کم نبوده است.
بخش ۱