Get Mystery Box with random crypto!

24 ذی الحجه 1 - روز مباهله این روز از یک سو روز مباه | علـے (علیـہ الســلام)

24 ذی الحجه
1 - روز مباهله

این روز از یک سو روز مباهله اهل بیت علیهم السّلام با نصاری نجران است و از سوی دیگر روز نزول آیه ی تطهیر در شأن اهل بیت علیهم السّلام. (1)

هنگامی که این آیه نازل شد پیامبر صلّی الله علیه و آله علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام را فرا خواند و فرمود : «اللهم هؤلاء اهلی(اهل بیتی)» : «بار الها اینان اهل من هستند». (2)

← نامه پیامبر صلّی الله علیه و آله به نصارای نجران
در سال دهم هجری پیامبر صلّی الله علیه و آله نامه ای به نصارای نجران فرستادند، به این مضمون که خداوند یکتا را عبادت کنند و مسلمان شوند، یا به مسلمین جزیه بدهند و به مذهب خود باشند، در غیر این صورت آماده جنگ گردند.
بنی نجران در کلیسای بزرگ خود به مشورت پرداختند، عدّه ای مانند «سیّد» که از بزرگان قوم بود و «عاقب» که اسقف نجران بود مخالفت خود را با تسلیم در برابر خواسته پیامبر صلّی الله علیه و آله اعلام کردند.
در مقابل عدّه ای مانند «ابو حارثه» اسقف اعظم نجران که 120 سال عمر داشت و در باطن مسلمان بود با امر پیامبر صلّی الله علیه و آله موافق بودند.
بعد از دو روز مشورت قرار شد کتاب «جامعه» را که صفات پیامبر بعد از حضرت عیسی علیه السّلام را ذکر کرده بود، و صحیفه حضرت شیت علیه السّلام را بخوانند.
در حضور جمع مسیحیان و فرستادگان پیامبر صلّی الله علیه و آله فصله ای جامعه قرائت شد و با اذعان به آنچه در جامعه آمده بود تصمیم گرفتند هفتاد نفر از جمله سیّد و عاقب و ابو حارثه را برای تحقیق به مدینه بفرستند.
← نجرانیان در مدینه
آنان به مدینه آمدند و خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله شرفیاب شدند.
هرچه آن حضرت دلیل و برهان آورد آنان قبول نکردند و امر به مباهله واگذار شد. جبرئیل علیه السّلام نازل شد و این آیه را آورد :
«فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الْکاذِبینَ» (سوره آل عمران، آیه 61) : «اگر کسی با تو مجادله کند بعد از علمی که نزد تو آمده، بگو بیاید تا فرا خوانیم پسران خود و زن های خود و کسی که به منزله جان ماست. آنگاه نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».
لذا قرار بر مباهله شد و سیّد و عاقب به محل اردوی خود در خارج مدینه رفتند. آنان با یکدیگر مشورت کردند و بعضی از علمای آنها گفتند : «اگر فردا محمّد با اصحاب و جمعی کثیر برای مباهله حاضر شود این روش پادشاهان است و ترسی به خود راه ندهید. ولی اگر خواص اهل بیت خود را آورد این کار انبیاء است».

← مراسم مباهله
روز دیگر هنگام بالا آمدن آفتاب، پیامبر صلّی الله علیه و آله دست علی بن ابی طالب علیه السّلام را گرفت و از حجره بیرون آمد.
امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام را پیش رو روانه فرمود و حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها از پشت سر آمدند، تا بین دو درختی که قبلاً تعیین شده بود رسیدند. قبلاً به دستور حضرت زیر آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سایه بان عبای سیاهی بالای درخت قرار دادند. مسلمانان مدینه هم آمدند، بنی نجران هم با فرزندان خود آمدند. پیامبر صلّی الله علیه و آله کسی را نزد سیّد و عاقب فرستاد که ما آماده ایم.
اسقف با همراهان آمد و گفت :
با چه کسانی با ما مباهله می کنید ؟
پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
«با بهترین اهل زمین و نیکو ترین جهانیان نزد خداوند متعال زیرا که از طرف خداوند متعال امر شده ام که آنها را بیاورم»، و اشاره به آل عبا علیهم السّلام فرمودند.
سیّد و عاقب و اسقف همین که چشمشان به پیامبر صلّی الله علیه و آله و آل عبا علیهم السّلام افتاد، وحشت کردند به حدّی که چهره هایشان زرد شد.
ابوحارث که میل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پیش گذاشت و دست سیّد و عاقب را گرفته پس کشید و آنها را نصیحت کرد و از عواقب این مباهله مطلع کرد و گفت :
صفات او و اهل بیت او را در کتابها خوانده اید. این محمّد صلّی الله علیه و آله همان پیامبر است، مگر نمی بینید ابرهای سیاه را، و دگرگونی آفتاب را، و شاخه های درختان را که خم شده، و صدای مرغان، و دود سیاه اطراف و آثار زلزله را که در کوهها نمودار شده است.
آن بزرگواران منتظرند که دست به دعا بردارند. به خدا قسم اگر سخنی گویند از ما نشانی نمی ماند. برویم و با او صلح کنیم.

منابع :
1. مسار الشیعه : ص 23 - 22. و ... .
2. بحار الانوار : ج 35، ص 237 ـ 206، 265.


@heydar_karar