جوهر رسالهٔ مکتوبات انتقاد بر سیاست و دیانت، یعنی مهمترین بنی | 📖 فروشگاه کتاب هزارتو
جوهر رسالهٔ مکتوبات انتقاد بر سیاست و دیانت، یعنی مهمترین بنیادهای اجتماعی دوران قاجار است و انگیزهٔ وی به گفتهٔ خودش «پرورش هشیاری تاریخی است نسبت به گذشته، و ایجاد تفکر ملی و اصلاح و ترقی جامعه است در حال و آینده، تا استبداد سیاسی تغییر پذیرد و مشروطیتِ حکومت و حکومتِ قانون جایگزین آن گردد». مکتوبات در واقع سه نامه و یک پاسخ نامه است که از سوی کمالالدوله، شاهزادهٔ ایرانیتبار هندوستان، به دوستش جلالالدوله، شاهزادهٔ دیگری در مصر، فرستاده شدهاست. گویا جلال به کمال پیشنهاد میدهد که بعد از سیر و سیاحت فرانسه و انگلیس و آمریکا، سفری هم به ایران داشته باشد؛ و این نامهها بعد از دیدار وطن در دوران ناصرالدینشاه نوشته و به مصر فرستاده میشوند. خود آخوندزاده شاید از هراس تکفیر و ارتداد، همهٔ تقصیرات را به کل به گردن شخصیت داستانش میاندازد و در ابتدای مکتوبات مینویسد که نامهها را از جایی به دست آورده و خودش به کلی با حرفهای کمالالدوله مخالف است و جوابیهٔ جلالالدوله را میپسندد. اما با این حال، از زمان نوشتنش تاکنون این رساله در ایران هیچگاه اجازهٔ چاپ نیافت. او در نامهای به میرزا ملکمخان میگوید که «انتشار کمالالدوله برای من میسر نگردید، شاید پس از صد سال اخلاف ما به چاپ این تألیف موفق بشوند…».
دین و ایمان با علم و حکمت متناقضند که هرگز در یک ذات جمع نمی توانند شد. اگر آدم دین و ایمان داشته باشد، عالم و حکیم شمرده نمی شود و اگر علم و حکمت داشته باشد، دین دار و مؤمن نخواهد بود. اگر به حرف اولیای اسلام گوش بدهیم باید لامحاله از انوار علوم و تمدن محروم بشویم چنان که هستیم. تا امروز ترجیح ما به حرف اولیای دین بوده است و به خاطر دین و ایمان از هجرت تا امروز مرتکب چه نوع امور شنیع شده ایم که ذکر آنها وحشت افزا است از قبیل سوختن کتابخانه های علوم که از ملل تربیت یافته مانده بود، ریختن خون ها و امثال ذلک و دین و ایمان خود را نگاه داشته ایم با شرکت بربریت و وحشیت و جهالت که نتیجه دین و ایمان است و اگر بعد از این نیز همین ترجیح باقی باشد، حالت ما هرگز تغییر نخواهد یافت و ترقی برای ما در دنیا از ممتنعات است و حسن اخلاق برای محال است. @hezarbook