باران بر دهکده می کوبد. دهقانان به مثابه دیواری انسانی در مق | کافه هنر
باران بر دهکده می کوبد. دهقانان به مثابه دیواری انسانی در مقابل راهزنان سوار بر اسب قرار می گیرند. اسب بر می گردد. تیری بر زه کمانی گذاشته و رها شده و بر سینه راهزن می نشیند تا به پر. راهزن با صورت در گودال آبی آرام می گیرد. باران بر دهکده می کوبد. سم اسبان به سان باران می کوبند. قدم های تند و عجول از این سو به آن سو ضرباهنگ این سمفونی زیبا را کامل می کنند.
یک ساعت و نیم آخر فیلم به جنگ و جدال میگذرد. نبرد به اوج میرسد، آنها زیر باران سیلآسا خیس آب میشوند. و این آشفتگی به طرز درخشانی شبیه یک رقص کارگردانی شده است؛ جنگجویان به این طرف و آن طرف میدوند و در گل و لای میغلتند، اسبها سر میخورند، تیرها و گلولهها شلیک میشوند. و همه اینها با چند دوربین ثبت شده است که مخاطب را در دل اکشن قرار میدهد. ما همیشه میدانیم که چه کسی مربوط به کدام جبهه است، هر کدام از کاراکترها در لحظه کجا هستند و چه کار میکنند، و به لطف آن پرچم اینفوگرافیک دقیقا میدانیم که چند نفر از راهزنان کشته شدهاند و چند نفر به جا ماندهاند. البته ساموراییها هم تلفاتی میدهند و چون تا این لحظه ما آنها را به خوبی شناختهایم هر مرگ در این سمت برایمان دردناک و سخت است. #صوفیا_نصرالهی Seven Samurai 1954 Join @honar7modiran