در متن به محوریت کلیسا در مناسبات اجتماعی دره اشاره شد. اما | کافه هنر
در متن به محوریت کلیسا در مناسبات اجتماعی دره اشاره شد. اما از قسمتهایی فیلمساز به روایتی از کلیسا و برداشتِ نادرست از مذهب اشاره میکند به طوریکه متوجه سایه ی فورد از پسِ راوی (هیو) میشویم که تاحدی کنترل را از دست هیو درمیآورد و به گذشته نقد میکند. این را میشود در میزانسنهای توأم با تمسخر از کشیشِ بدِ فیلم و آن هیئت همراهش متوجه شد. در صحنه ی تاثیرگذارِ کلیسا و رسوا کردنِ زنِ جوان به خاطر گناه مرتکبشده به درستی فیلمساز این عمل را نقد کرده و ما را متوجهِ تندرویهای غیر انسانیِ این داعیهدارانِ مذهب میکند. کشیشِ بدِ کلیسا (که برخلاف گروفید اکثرا در نماهایی تکنفره و جدا از افرادِ خانواده ی دوستداشتنیِ مورگان دیده میشود) انگشتِ خود را به اشاره به سمت زنِ جوان دراز میکند. نمایی که فورد از این انگشت میگیرد حسی بد و شرورانه به تماشاچی میدهد و گروهِ سیاهپوشی در پشت انگشت دیده میشوند که سر برمیگردانند. این همان نقدِ فورد به این عمل شرورانه و غیرانسانیست که به زیبایی در تصویر جای میگیرد.اما دربرابر این لحظات، لحظههای عالی از رابطه ی گروفید با هیو وجود دارد که بهنوعی نقطه ی مقابلِ این صحنه است. رابطه ای که ایمانِ واقعی را دربرابر این تشرعِ ظاهری و غیرانسانی قرار میدهد. ایمانی که منبعی ماورایی دارد و درآن فضای بهشتگون (که قبلا به آن اشاره شد) نمودش را در بهبود پاهای هیو میبینیم. این همان ایمانیست که نهتنها پاهای هیو را بهبود میبخشد، بلکه باعث تکامل شخصیتِ وی و حتی ادامه ی راهِ گروفید میشود؛ گروفید که تلاشهای خود را برای مردم بیثمر دیدهاست، چشمِ امید به هیو دارد و ادامه ی این مسیر. این همان نگاهِ فوردست که در تمامیِ آثارش ( و بخصوص در این اثر) دیده میشود: نه به سکون و آری به حرکت. #حامد_حمیدی | How Green Was My Valley 1941 Join @honar7modiran