این فیلم روایت گر روند توسعه در بستر هنر است. برشی از هزار ت | کافه هنر
این فیلم روایت گر روند توسعه در بستر هنر است. برشی از هزار توی پیچیده توسعه و نمایش آنکه این فرشته سان غول وش با اجتماع، محیط و انسان چه می کند. کودک_مرد راوی برای ما از گذشته دره ی خود، از زشت و زيبا هایش و از پارادوکس های نهادینه اش می گوید. از زمانی که هنوز بانک وارد دره نشده و فلک نقش این نهاد پیچیده را بازی می کند. از زمانی می گوید که هنوز زنی کتاب در دست کنار تخت بیماری می نشیند. هنوز آدمیان نگران تنهایی های همند. زمانی که دعا کردن هنوز می تواند به معنی خوب فکر کردن باشد. زمانی که خوب سر درآوردن از انجیل می تواند خوب فهمیدن زندگی نباشد؛ زیرا گاهی باید با ستمهای روزگار همراه شد. زمانی که هنوز اجازه پدر برای صحبت کردن با دختر ضروری است. زمانی که اگر نمایندگان دین و پول به شاهدی یکتا عشق بورزند، چه آسان و فداکارانه قدیس پا پس می کشد و تا همیشه، با چشمان پرغم، زود بیدار می شود و دیر می خوابد؛ و اگر در تنگنا قرار گیرد، می تواند خود را از دره سبز بکوچاند در حالیکه می پذیرد نتوانسته مردمان ریاکار و شایعه پرداز را به درستی راهنمایی کند تا از داوری ناروا درباره زنان شیفته بپرهیزند. خدا حافظی نمی کنند تا در ذهن هم زندگی کنند. زمانی که معلم چوب در دست دارد و تحقیر و خشونت بخشی از آموزش است زیرا پسر باید بجنگد؛ زیرا مشت زنی هنر است؛ و البته خشونت و تحقیر را پاسخی نیست جز خشونت و تحقیر؛ و البته تماشای تحقیر و خشونت لذت بخش است. زمانی که پدر سر و مادر قلب خانواده است و ستاره ایست که می درخشد. فورد جهانی را با تلخ و شیرینی های خودش به تصویر می کشد. | How Green Was My Valley 1941 Join @honar7modiran
