«چه سرسبز بود دره من»، بسیار داستان غمگینی است، هرچند که روا | کافه هنر
«چه سرسبز بود دره من»، بسیار داستان غمگینی است، هرچند که روایت آن از نقطه دید یک بچه، مقداری از حزن آن کم میکند. این فیلم درمورد، مرگ، از دست دادن و کمبود است. بیشتر ماجراجویی ها و اتفاق ها برای کاراکتر «هیو» میافتند. برادر او، «ایوور» با «برانوین» خوشگل ازدواج میکند، کسی که بعدها، «هیو» عاشق او میشود. وقتی «ایوور» با حادثهای در معدن کشته میشود، «هیو» تنها راه ممکن را برای حمایت از همسر جوان برادرش انجام میدهد. خواهر «هیو»، «آنگاراد»، عاشق کشیش منطقه آقای «گروفید» میشود، اما با مرد دیگری ازدواج میکند. مرد شدن در این دره تنها با کار کردن در معدن اثبات می شود؛ ولی غافل از آنکه گرده های زغال سنگ، ناگریز از نشستن روی سرسبزی دره اند. اندک اندک، هیولای بیکاری و عطش سودجویی با خود فروپاشي سنت ها را به همراه می آورد. طنز روزگار این است که با این تغییر الگوی توسعه، موهبت هایی نیز از راه می رسند؛ سست شدن نظام پدرسالاری و مرد سالاری؛ رویش اتحادیه های کارگری و امکان شکل گیری اعتصاب؛ که البته با دو دستگی و از هم پاشیدگی اجتماع قدیمی و شکل گیری سبک جدید زندگی در آمیخته اند؛ زیرا زمانی می رسد برای آنکه به تماشای اضمحلال و فروپاشی خانواده نشینی، باید از خانواده بکوچی و دورشوی! How Green Was My Valley | 1941 Join @honar7modiran