شاید کمتر کسی دره را فیلم تلخی نداند. ابتدا خانوادهای کمنظ | کافه هنر
شاید کمتر کسی دره را فیلم تلخی نداند. ابتدا خانوادهای کمنظیر در تاریخ سینما ساخته و پرداخته میشود که مادرش، ما را به یاد مادرها و مادربزرگهای خودمان میاندازد. پدرش را هیچگاه فراموش نمیکنیم. خواهر بزرگ خانواده را مانند خواهر خود دوست داریم. گرمی حضور برادرها را حس میکنیم و... . این خانواده دوستداشتنی، این خانواده گرم و صمیمی، ذرهذره آب میشود. شور، نشاط و صمیمیت جای خود را به سکوت، جدایی و مرگ میدهد. مرگ پسر در آغوش پدر، مرگ پدر در آغوش پسر... . چه تراژدی عجیب و دردناکی خلق میکند فیلم! پایان فیلم اما، مانند ابتدایش، پر امید است. دره، مخاطب را به حال خود رها نمیکند. او را در حالی بدرقه میکند که لبخند بر لب دارد، لبخندی که بوی بغض میدهد. خداحافظی فیلم با ما اینگونه است: «مردانی مثل پدر من، نمیتوانند بمیرند. آنها هنوز با من هستند. به صورت واقعی در خاطره، همانطوری که زنده بودند. برای همیشه محبوب و دوستداشتنی. چه سرسبز بود دره من...». موسیقی شورانگیز نواخته میشود. خانواده، دوباره نزد یکدیگر جمع میشوند، در حالیکه همگی لبخند بر لب دارند. همانگونه که هیو گفت؛ به صورت واقعی در خاطره. #علی_نقدی_مهر @artopium