Get Mystery Box with random crypto!

روشنفکرِ « نمی‌خواهم» روشنفکرِ «چه می‌خواهم» از میرزا فتح‌علی | هنر زندگي و موفقيت🌹

روشنفکرِ « نمی‌خواهم»
روشنفکرِ «چه می‌خواهم»

از میرزا فتح‌علی خوندزاده و میرزا قاخان کرمانی بگیر تا سید حسن تقی‌زاده و دکتر ارانی و بهار و نیما یوشیج و صادق هدایت و ذبیح بهروز، ولی در مجموع آنها را به دو گروه تقسیم می‌کنم:

الف. روشنفکرِ « نمی‌خواهم »
ب. روشنفکر ِ «چه می‌خواهم »

متأسفانه جامعهٔ عقل گریزِ ما همیشه به «روشنفکران نمی‌خواهم» (امثال صادق هدایت) بها داده است و از «روشنفکر چه می خواهم» ( امثال سیدحسن تقی زاده و دکتر ارانی ) با بی اعتنایی و گاه نفرت یاد کرده است.
ولی آنها که سازندگان این سرزمین‌اند بیشتر همان «روشنفکران چه می‌خواهم» اند چه ارانی باشد و چه تقی زاده. در ایران برای این که شما مصداق روشنفکر نمی خواهم شوید کافی است که از مادرتان قهر کنید و بگویید «خورشتِ بادمجان رادوست ندارم» و یک عدد رمان پست مدرن کذایی و یا چند شعر جیغ بنفشِ بی‌وزن بی‌قافیه و بی‌معنی («احمدایِ» مُدرن) هم در این عوالم مرتکب شوید و به تمام کائنات هم بد و بیراه بگویید و دهن کجی کنید ولی روشنفکر چه می‌خواهم شدن بسیار دشوار است و «خربزه خوردنی» است که حتی پس از مرگ هم باید «پای لرز» آن بنشینید.
از نکات عبرت آموز یکی هم این است که فرنگی جماعت نیز، برای روشنفکران نمی‌خواهم ما همیشه کف زده‌اند.
(محمد رضا شفیعی کدکنی_ کتاب با چراغ و آینه)

پ.ن: حقیقتا این سخنان دکتر کدکنی را باید با آب طلا نوشت. کافی است همین الان هم به فعالان سیاسی و اجتماعی در تویتر و کلاب هاوس و اینستاگرام و.. نگاه کنیم و متوجه بشویم که این جامعه به شدت «روشنفکر نمی خواهم» را به روشنفکری که در هر شرایطی دنبال ژست و پز روشنفکری نیست و به فکر باز کردن دری به روی هزاران درد بی درمان این سرزمین هست، ترجیح می دهد.
هنوز بخش بزرگی از جامعه ما تفاوت میان وراجان و یاوه بافان بی سروته با روشنفکران را نمی داند و نهایت اکت سیاسی روشنفکر را تکرار چند فحش آبدار مانند «گوربابای همشون» و «خودتون میدونید و مملکتتون» و امثالهم می داند.
در این مملکت کافیست برای روشنفکر شدن پای رو پا انداخته در گوشه ای ریش سیبیل لنینی و کلاه چگوارایی گذاشته سیگار و علفی به لب ملقمه ای از شعر شاملو و رپ شاهین نجفی و نیولیبرال- نئولیبرال کردن و اداطوارهای شبه سینمایی و تکان دادن دست و صورت و مو به مانند یوسفعلی اباذری [و حتی در سطحی دیگر جملات بی سروته رضا براهنی که به اسم شعر چاپ می شود] و چند فحش به این و آن خود را در صدر مجلس نشانید.
شیوه دیگر روشنفکر شدن هم بیخیالی و لگد زدن زیر هر میزی و تمسخر این و آن است.

این گونه کنشگری ها اگر چه [با چند روز سابقه زندان هم همراه شود که نورعلی نور است] ژست اپوزسیون نترس و شهرت رسانه ای و محبوبیت تویتری و امثالهم به همراه دارد اما سابقه نشان داده است از درون آن نه تنها آبی برای این مردم و مملکت نگون بخت گرم نخواهد شد، بلکه در بسیاری موارد جامعه را نیز با خود به قهقرا هدایت خواهد کرد..
@honarzvm