Get Mystery Box with random crypto!

اشعار آیینی حسینیه

لوگوی کانال تلگرام hosenih — اشعار آیینی حسینیه ا
لوگوی کانال تلگرام hosenih — اشعار آیینی حسینیه
آدرس کانال: @hosenih
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 10.49K
توضیحات از کانال

آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت)
http://hosseinieh.net
کانال دوبیتی رباعی حسینیه :
@dobeity_robaey
حسینیه در ایتا
https://eitaa.com/hosenih

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 5

2023-06-12 16:41:25 #امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه

هر نوکری برای رضا کار می‌کند
 ماهیتاً برای خدا کار می‌کند
ما دخل و خرجمان ز غریبه نمی‌رسد
از دست توست هرچه گدا کار می‌کند
آن کودکِ فلج که به دستت شفا گرفت
حالا جوان شده سرِپا کار می‌کند
هر زائری رسید، به من هم افاضه شد
این خاکِ پا شبیه طلا کار می‌کند
فهمیدم از پری که به خُدام داده است
طاووس هم برای شما کار می‌کند

آقا خودت برام بلیط سفر بگیر
این‌بار از اهالیِ ری کارگر بگیر


طوری که انقطاع ز مردم سعادت است
وابستگی به قبله‌ی هفتم سعادت است
دانه بهانه‌ایست مرا زائرم کنی
پس پَر زدن به نیت گندم سعادت است
در ازدحام دور ضریح تو خوش‌ترم
قطره‌شدن میان تلاطم سعادت است
صحنِ عتیق بُرد، مرا صحنِ آینه
از مشهد آمدن طرفِ قم سعادت است
یک "یاحسین" از من و یک "یا حسین"، تو
بین گدا و شاه تفاهم سعادت است

داده به سُفره‌ام چه صفایی، چه عزتی
یک دانه‌ی برنج ز بشقاب حضرتی


وقتی رسید فیض شما دم‌به‌دم به ما
آمد لباس مشکی خُدام هم به ما
یک گوشه‌چشمْ کردی و قومی اسیر شد
خیلی زیاد ساخت همین لطفِ کم به ما
بعد نماز صبح به هرصحن سر زدیم
پاداش داد فاطمه با هر قدم به ما
بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست
بیتی جدید داد خود محتشم به ما
شش‌گوشه جلوه کرده دراین چهار گوشِ تو
داده همیشه بوی حسین این حرم به ما

یک عمر دستِ رد به همه طعنه‌ها زدی
با دست خود سیاهی هر روضه را زدی


ای بیقرار روضه کمی هم سخن بگو
از میهمان تشنه‌ی دور از وطن بگو
شرح مرمل بدما را نمی‌دهی؟
از اسب‌های رفته به روی بدن بگو
حالا که وقت گفتنش از حال می‌روی
انگشت را نگو، ز عقیق یمن بگو
اصلاً بگو لباس تنش را که بُرده است؟
از دزدهای کوفه و از پیرهن بگو
از نعره‌ها و عربده‌های هزار مرد
از ماجرای سوختن چند زن بگو

آقا بگو که عرش خدا بی قرار بود
دور عقیله لشگری از نیزه‌دار بود...

#سیدپوریا_هاشمی

اشعار آیینی حسینیه
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg
104 views13:41
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 14:43:56
ما ذی‌القعده که به بیست و سوم می‌رسد، همه مسافر مشهد می‌شوند؛
فرشته‌ها از آسمان،
انبیا از عرش،
و بهشتی‌ها از بهشت...


اهل زمین هم یا خودشان می‌آیند یا دل‌هایشان را راهی می‌کنند.
می‌دانم که او هم می‌آید؛

ای کاش می‌دانستیم مهدیِ فاطمه، کجای حرم زیارتنامه می‌خواند و برای ظهورش دعا می‌کند!

اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي...

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج


#زیارت_مخصوصه
308 viewsedited  11:43
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 14:28:38 #امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات

افتاده‌ام به پای تو یا ثامن‌الحجج
شرمنده‌ی عطای تو یا ثامن‌الحجج

لطف اجابت است به هر دست التماس
دست گره‌گشای تو یا ثامن‌الحجج

خورشید سر زند به تماشای مِهر تو
از گنبد طلای تو یا ثامن‌الحجج

سعی صفا و مروه کجا و قدم زدن
در صحن با صفای تو یا ثامن‌الحجج

با هر مرام و ملت و دینی نشسته‌اند
بر سفره‌ی سخای تو یا ثامن‌الحجج

شیرین‌تر از طعام بهشتی به کام ماست
یک لقمه‌ی غذای تو یا ثامن‌الحجج

ما را نجات می‌دهد از لُجّه‌ی گناه
سر رشته‌ی ولای تو یا ثامن‌الحجج

دادم قسم تو را به جواد‌الائمه تا
حاصل کنم رضای تو یا ثامن‌الحجج

شعری برای عرضه ندارند شاعران
شایسته‌ی ثنای تو یا ثامن الحجج

دعبل عبا گرفت، ولی بسْ «کمیل» را
یک بار مرحبای تو یا ثامن الحجج

#کمیل_کاشانی

اشعار آیینی حسینیه
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg
322 views11:28
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 12:31:25 #امام_رضا_ع_مدح

"یاحسینی" اگر از صحن رضا برخیزد
می‌رود تا بسوی عرش خدا دست‌به‌دست...


#مهدی_جهاندار
@dobeity_robaey
421 views09:31
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 05:10:30
نقش کتیبه‌ی ایوان حرم مطهر رضوی در ۲۳ ذی القعده (روز #زیارت_مخصوصه امام رضا(ع) و به روایتی سال‌روزِ شهادت حضرت)

همه دانند که ایران سر و سامان دارد
تکیه بر پرچم سلطانِ خراسان دارد

#قاسم_نعمتی
@hosenih
746 views02:10
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 04:59:26 #امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه

السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوفِ، الَّذِی هَیَّجَ أَحْزَانَ یَوْمِ الطُّفُوفِ
(سلام بر آن امام رئوفی که اندوه‌ها و مصائب روز عاشورا در سرزمین طف را برانگیخت).


احساس می‌کنم که همین‌جاست جنتم
هر وقت در حریم تو گرم زیارتم

هرگز به جز تو از تو نمی‌خواهم ای رئوف
این است آرزوی من، این است حاجتم

آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا
من صید مبتلا‌شده‌ی این ضمانتم

یک سال می‌شود که به مشهد نیامدم
یک سال می‌شود که فقط آهِ حسرتم

خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..، منم
یک شب سری بزن به من و کُنج‌ِ عُزلتم

در شهر، شُهرتم شده دیوانه‌ی رضا
در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم

گندم‌به‌دست..، گوشه‌ای از بارگاه تو
با جبرئیل‌های حرم گرم صحبتم

گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم...
شکر خدا کبوتر بام کرامتم

وقتی که شاهِ مملکت ماست شاه طوس
پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک، رعیتم

جاروکش حریم تواَم..، نوکر تواَم
گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم

خورشید عالمِین، همین گنبد‌ِ طلاست
بر بام تو دمیده شود صبح دولتم

من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی‌کنم
من سالیان سال کنار تو راحتم

کُلِّ عشیره..، نان‌خور موسی بن جعفریم
قربانِ این گداشدنِ با‌اصالتم

ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت...
از کودکی همیشه تو کردی حمایتم

مُهر تو مُهر نیست..، مسحیایِ طوس ماست
صد مُرده زنده می‌شود از عطر تربتم

صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند
با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم

محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه‌ست
زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم

کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است
ذکر علی‌علی شده کُلِّ دیانتم

سرباز حیدریم، نجف پادگان ماست...
در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم

صحن رضاست آینه ی صحنِ مرتضی...
من مَحوِ در تَجلیِ این بی نهایتم

سلمانِ سَرسپرده‌ی سَلمانیِ تواَم
لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم

بابُ الجواد، بابِ مُرادِ دل من است
عمریست داده‌ای به همین راه عادتم

نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد
با ذکر "یا رقیه" بهم ریخت لُکنتم

ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا!
من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم

تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده‌ای
من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم

یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می‌کُشد مرا...
گفتی: که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم
*
یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند
یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند

#بردیا_محمدی

اشعار آیینی حسینیه
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg
687 views01:59
باز کردن / نظر دهید
2023-06-12 04:58:42 #امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زیارت_مخصوصه؛ #زیارت_کربلا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه

هر کسی آمده از شاه و غلام و بَرده
وسط صحن و سرای حرمت بی پَرده
سر تعظیم به سوی قدمت خم کرده
به امیدی به خدا عرض سلام آورده...

...زائری که همه‌ی دار و ندارش هستی
همه جا و همه‌ی عمر کنارش هستی

مُرده‌ام، آمده‌ام تا که تو جانم بدهی
مثل فرشِ حرمت خوب تکانم بدهی
راه گم کرده‌ام و راه نشانم بدهی
به پناه آمده‌ام تا که امانم بدهی

اشتباهات مرا حُسن عمل می‌گیری
مهربانی و مرا زود بغل می‌گیری

عرشیان خاک تو را نقش به رخساره زدند
خادمان گوش به فرمان تو نقاره زدند
حوض‌های حرمت یکسره فواره زدند
شعله‌ی عشق به جان من بیچاره زدند

برسان بر لب خشکیده‌ی ما پیمانه
بده پیمانه‌ای از کوثر سقاخانه

هر که بر پای تو افتاد، بها می‌گیرد 
"یا رضا خانه‌ات آباد" نوا می‌گیرد
با نخ پنجره فولاد شفا می‌گیرد
وسط صحن گوهر شاد دعا می‌گیرد

وا شده هر گره‌ی کور به نام پسرت
ای فدای تو و این لطف و مرام پسرت

خجل از روی تو هستم به جوادت سوگند
مست گیسوی تو هستم به جوادت سوگند
حاجی کوی تو هستم به جوادت سوگند
همه جا سوی تو هستم به جوادت سوگند

تا که شد سفره‌ی تو پهن، وفادار شدم
بی بها بودم و در صحن، بهادار شدم

نور رحمانی حق هستی و تابان هستی
تو برای من قحطی‌زده باران هستی
تا ابد شاه رئوفی و رضاجان هستی
تو مرا جانی و جانانی و سلطان هستی

بی تو من دلهره‌ی کرب و بلا را دارم
با تو من تذکره‌ی کرب و بلا را دارم
**
جهت گریه‌ی ما تا به ابد معلوم است
بین ما گریه برای دگران مذموم است
بیشتر آن چه که در روضه‌ی ما مرسوم است
روضه‌ی یابن شبیب تو بر آن مظلوم است

روضه خواندی و همه اهل مصیبت شده‌ایم
گریه‌کن‌های لب جد غریبت شده‌ایم

قدرت بر روی پا، پاشدنش را بُردند
وقت غارت شد و کل بدنش را بُردند
ته گودال عقیق یمنش را بُردند
نیزه‌داران ز تنش پیرهنش را بُردند

خون او با جگر بادیه آمیخته شد
آیه‌های بدنش سخت به هم ریخته شد

#محمدجواد_شیرازی

اشعار آیینی حسینیه
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg
619 views01:58
باز کردن / نظر دهید
2023-06-11 19:38:33 #امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#دلتنگ_محرم

سلام حضرتِ سلطان! سلام اقبالم!
شدم گدای حریمت، به خویش می‌بالم

فقط غبار تورا می‌کشم به چشم تَرم
فقط مسیر تورا می‌روم در این عالَم

دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت
مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم

به مستمندی‌ام اینجا همیشه مفتخرم
ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم

چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم
چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم

غلامی تو شده کار هر شب و روزم
همیشه از کرم توست رزق هر سالم

از آن زمان که شده سُفره‌ام بنام جواد
زیادتر شده والله برکتِ مالم

مرا بخر که مُحَرم دوباره گریه کنم
دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم

اگر که قبل عزای حسین جان دادم
بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم
**
صدای ضجه‌ی مادر، همیشه محزون است
سرت به نیزه چرا رفته ماهِ گودالم؟!

لباس پاره تنت بود، کوفیان بُردند
شهید بی‌کفنم از غم تو می‌نالم

#رضا_دین_پرور

اشعار آیینی حسینیه
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg
833 views16:38
باز کردن / نظر دهید
2023-06-11 17:36:40 #امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_رضا_ع_مدح_و_شهادت

گِله‌ای نیست اگر غُصه‌ی بی‌ حد داریم
خلوتی هست که در گوشه‌ی مشهد داریم

ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم
چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم

گفته سر می‌زند آن‌گونه که از سلمانی
این قراریست که با صاحب مرقد داریم

ما گنهکارترین‌ها وسط صحن رضا
آنچه در خُلد برین خَلق ندارد داریم

روضه می‌خوانم از آن شاه که در اندوهش
دیده‌ای در طلب اشک مقید داریم
**
ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر
از عبا ما چه قدر خاطره‌ی بَد داریم

شاه بر شانه‌ی خم، پیکر خود را می‌بُرد
با عبا داشت علی اکبر خود را می‌بُرد

#مسعود_یوسف_پور

اشعار آیینی حسینیه
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg
816 views14:36
باز کردن / نظر دهید
2023-06-11 13:52:22 #امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات

شکر خدا که سائل این آستانیم‌
بر خاک افتاده، ولی در آسمانیم
شکر خدا در سایه‌ی کهف امانیم
ما دوستداران امام مهربانیم
آن روز که دل‌های ما را می‌سرشتند
ما را گدای حضرت سلطان نوشتند

عمریست از خدمتگزاران رضاییم
نه امشبی، که بین رضوانِ رضاییم
در خانه هم باشیم، مهمان رضاییم
ما اهل آب و خاک ایران رضاییم
ما شاهدیم او بارها اعجاز کرده
از زندگی‌هامان گره‌ها باز کرده

از کودکی خود را به صحن او رساندیم
ما با رضا در هیچ راهی وا نماندیم
هر دفعه‌ای که "یا امین الله" خواندیم
گرد و غبار از روی دل‌هامان تکاندیم
مشهد برای توبه کردن بهترین جاست
دارالشفای ِ عالَم همین‌جاست

مشهد همیشه ابتدای زندگی‌هاست
فصل جدیدی در شروع بندگی‌هاست
مرز رهایی از همه آلودگی‌هاست
شاید که پایان همه دلبستگی‌هاست
با اینکه ما عُمریست زندانی خویشیم
دلبسته‌ی یار خراسانی خویشیم

پهن است در هر صحن بزم میهمانی
در پیش زوّار حرم با مهربانی
یک جا نشسته زائر مازندرانی
جانم به زائرهای آذربایجانی
آنجاست که بوسه زدن دارد صفایی
بر دست پینه بسته‌ی یک روستایی

در صحن سلطان که پناه زائران است
هر گوشه‌ای این ناله‌ی یک روضه‌خوان است:
"آقا چرا قبر حَسَن بی سایبان است؟
حیف است شهر مادری بی آستان است
در خواب بوسه می‌زنم با قلب خسته
جای ضریحش روی یک سنگ شکسته"

یک روضه‌خوانِ دیگری که غم نصیب است
چشمش به دیوار حرم محو کتیبه است
آرام ذکرش "یا حسین" و "یا غریب" است
آغاز ابیاتش چرا یابن الشبیب ... است؟
یابن الشبیب! آه از غم کرببلایش
از ماجراهای سرِ بر نیزه‌هایش

یابن الشبیب! آه از غم پیراهن او
می‌سوزم از داغ به غارت رفتن او
زینب فقط دیده که دست دشمن او...
با تیر زهرآگین چه کرده با تن او
آن تیر که بشکافت قلب دلبرش را
در خون نشانده دیده‌ی آب آورش را

خم بود قد و قامتش؛ از غربتش بود
خون علیْ‌اصغر به روی صورتش بود
شمر آمد و در فکر هتک حرمتش بود
صورت به روی خاک ... این وضعیتش بود
نامردها کم‌کم به مقتل می‌رسیدند
با حوصله سر از تن او می‌بُریدند

#رضا_تاجیک

اشعار آیینی حسینیه
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg
833 views10:52
باز کردن / نظر دهید