Get Mystery Box with random crypto!

مجله تفریحی(جوک)

لوگوی کانال تلگرام hosny_1400h — مجله تفریحی(جوک) م
لوگوی کانال تلگرام hosny_1400h — مجله تفریحی(جوک)
آدرس کانال: @hosny_1400h
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 16
توضیحات از کانال

https://t.me/joinchat/AAAAAD_6HLk4Bn0ih6D9vw
@Hazrat_Soltanادمین

جوک و فیلم و عکس و داستان و شعر با حال. از دست نده

Ratings & Reviews

1.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 2

2017-05-30 20:08:40
آیا میدانید کبد انسان در ۳۰۰ تا ۵۰۰ روز نو میشود، یعنی اینکه از سلولهای جدیدی برخوردار میشود.
@hosny_1400h
933 views17:08
باز کردن / نظر دهید
2017-05-30 18:39:04
@hosny_1400h


مادرم به صورت پیش‌فرض روی حالت نگرانه
.

.

.
به این صورت که همیشه اول زنگ می‌زنه پزشک قانونی و بیمارستان‌ها اگر نبودم زنگ می‌زنه به موبایلم

https://t.me/joinchat/AAAAAD_6HLk4Bn0ih6D9vw
913 views15:39
باز کردن / نظر دهید
2017-05-30 18:37:20


#عاشقانه_تا_خدا

تا خدا یک رگ گردن باقی است

نه تو می مانی ، نه اندوه ، و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی ان لحظه ی شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آن چنان که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه ی اندوه مپوشان هرگز
غم که از راه رسید در این سینه بر او باز مکن
تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده ، به غم ، وعده این خانه مده.


https://t.me/joinchat/AAAAAD_6HLk4Bn0ih6D9vw
850 views15:37
باز کردن / نظر دهید
2017-05-30 18:37:09
توپ بود آیا؟؟
@hosny_1400h
804 views15:37
باز کردن / نظر دهید
2017-05-30 18:33:04


#داستان_زیبا

گرگ گرسنه‌ای برای تهیة غذا به شکار رفت. در کلبه‌ای در حاشیة دهکده پسر کوچکی داشت گریه می‌کرد و گرگ صدای پیرزنی را شنید که داشت به او می‌گفت: «اگر دست از گریه و زاری برنداری تو را به گرگ می‌دهم.»

گرگ از آن‌جا رفت و....

نشست و منتظر ماند تا پسر کوچولو را به او بدهند. شب فرا رسید و او هنوز انتظار می‌کشید. ناگهان صدای پیرزن را شنید که می‌گوید: «کوچولو گریه نکن، من تو را به گرگ نمی‌دهم. بگذار همین که گرگ پیر بیاید او را می‌کشیم.»

گرگ با خود گفت: «انگار این‌جا آدم‌هایی پیدا می‌شوند که چیزی می‌گویند اما کار دیگری می‌کنند.»
و بلند شد و روستا را ترک گفت.


https://t.me/joinchat/AAAAAD_6HLk4Bn0ih6D9vw
754 views15:33
باز کردن / نظر دهید
2017-05-30 17:07:06
#جملات_انگیزشی
هیچوقت از داشتن عقاید متفاوت با توافق جمع نترسید،حتی وقتی که تنها فرد موجود با همچین اعتقادی باشید.”
رابین شارما

@hosny_1400h
665 views14:07
باز کردن / نظر دهید
2017-05-30 17:04:52
خستن خسته می فهمی
@hosny_1400h
659 views14:04
باز کردن / نظر دهید
2017-05-30 16:33:09
@hosny_1400h


بابام داشت در مورد گندکاری کارمندش صحبت میکرد یکم سکوت کردو گفت؛ پسره‌ی نفهم!

.

.

.

بعد داداشم از اتاق جواب داده بله؟


https://t.me/joinchat/AAAAAD_6HLk4Bn0ih6D9vw
639 views13:33
باز کردن / نظر دهید
2017-05-30 16:32:20
@hosny_1400h


یـه بـارم اومـدم واسـه ایـنـکـــه بـگــم مـن خـیـــلـی غـمـگیـن و خـسـتـم آه بـکشـم
.
.
.
آب دهـنـم پــریــد تـو لـوزالـمـعـدم؛
تـا ده روزم داشـتـم ســرفه مـیـکــردم!!!!
اصـلا غــم و غــصـه یـادم رفـــت.‌..‌.



https://t.me/joinchat/AAAAAD_6HLk4Bn0ih6D9vw
725 views13:32
باز کردن / نظر دهید