بهنام خدای رنگین کمانبرای آنانکه «عشق و زخمشان از یک تبار» است.
برای خانواده کیان پیرفلک.زندگی کردن، بزرگترین انتقام ما از دشمنان زندگی و شادی است. این مداومت و ایستادگی، در تاریخ ستم این ایام ایران، ثبت خواهدشد. آیندگان، مردمان زخم خورده ایران، جانباختگان راه آزادی و دادخواهان ما را اینگونه بهیاد خواهند آورد:
آنانکه «عشق و زخمشان از یک تبار» بود.
سجاد، عموی کیان، سال قبل و پیش از رخدادهای خیزش زن، زندگی، آزادی، قصد آغاز زندگیای جدید و برگزاری جشن و مراسم خاص آن را داشت.
پارسال، بیشک کیان هم در دنیای کودکانه و شاد خود، منتظر جشن عروسی بود. مانند اغلب کودکان. که منتظر بهانه های خنده، رقص و پایکوبی هستند.
اما نشد و نگذاشتند. و این حق شادی اندک، از کیان و خانواده پیرفلک سلب شد.
امیدوارکننده است که خانواده پیرفلک هم مانند بسیاری دیگر، تسلیم مطلق دشمنان زندگی و پیامآوران نیستی و رنج، نشدهاند و درتقابل با نیروهای پلیدی و دمیدن آنها برصور مرگ و ترس و یأس، بر زندگی میدمند.
ما نیاز داریم به مسیر روشنشده از چراغهای امید، برای هدف عبورمان از مصیبتهای هرروز و طی کردن راه دشوار و طولانیمان، تا آزادی. ما نیاز داریم که امید را در وضعیت ناامیدی مطلق برای یافتن نجاتدهنده با همین روشنایی نور «زندگی» بازیابی کنیم و در خود حفظ کنیم.
همانطور که درد زخمهای ما در یکسالی که گذشت، جمعی بود، شادی های ما نیز جمعی هستند و وابسته به شادیهای دیگران.
این سبک از زندگی مردم ایران که اینطور پیوسته بههم و همدرد و همدل هستند، گرچه حاصل خونهای بیگناهان برزمین است، اما دستاورد مبارزه همانهاست. چیزی که پایههای ستم را به لرزه درمیآورد. اتحاد ما و درک غم و شادی ما بهصورت جمعی است. سبکی از زندگی که مردم ایران در یکسال اخیر، میان تمام مصیبتها و اخبار خون و سرکوب و اعدام، آفریدهاند زندگیای که محوریت آن، «وفاداری به نوع انسان» و «دوست داشتن میهن» است.
ادامه مطلب...
@Hosseinronaghi