من

2021-05-16 09:44:29 تا اینجا که همه ش توی نت چرخیدم خودمم نمی‌دونم چی می‌خوام باز کردن / نظر دهید

2021-05-15 18:11:46 برای دامادک آگهی یه خونه دوخوابه نوساز رو فرستادم ، گفتم بیا اینو بخریم ، من حاضرم براش کلیه مو هم بفروشم ! بعد پرسیده چجوری پیدا کردی این خونه رو ؟ گفتم چشمم خورد . گفت چجوری ؟ گفتم اینجوری که توی دیوار سرچ کردم خونه دوخوابه توی فلان جا ! باز کردن / نظر دهید

2021-05-15 18:09:39 یه قطاب درست کردم ، دو تا کاسه ، آسیاب ، وردنه ، دو تا قابلمه و یه ماهیتابه و یه کاتر و ۲تا قاشق و دو تا کفگیر رو کثیف کردم . آفرین به شما مژگان خانوم ، آفرین که هی آب مصرف می‌کنی باز کردن / نظر دهید

2021-05-15 18:08:36 خب خب یه شنبه دیگه و شروع برنامه هایی که دارید باز کردن / نظر دهید

2021-05-15 18:05:22 قطاب رو درست کردم ، سری اولی ها خیلی خوب شدن ، سری های بعدی دهن باز کردن بس که هم شون زدم که زودتر درست بشن ، چون خانوم خانوما آویزون پام‌ شده بود شیون میکرد باز کردن / نظر دهید

2021-05-15 16:57:39 دارم مافیا ۲ فینال فینالیست ها رو میبینم ، شخصیت جوکر دیگه چیه ؟ از وسطلش دیدم اخه باز کردن / نظر دهید

2021-05-15 16:53:47 دیشب فسقل تا صبح پاشد گریه کرد شیر خورد
آه دندون ، آه دندونِ کوچکِ ناقلا باز کردن / نظر دهید

2021-05-15 16:51:47 همه شون از ظهر اومده بودن ما دم غروب رفتیم ، تا چشمش به دامادک خورد هی داااادااااش قبض کوفت رو بده ، داداش درد بی درمون رو درست کن ، داااادااااش فلان کار رو بکن . یعنی یه قبض رو هم پرداخت نکرده بودن منتظر بودن دامادک بیاد باز کردن / نظر دهید

2021-05-15 16:50:31 پنجشنبه خونه بابای دامادک اجلاس ۵+۱ داشتن . چرا ۵ + ۱ ؟ چون ۵ نفری که حضور داشتن خیلی سعی داشتن کارهای پدر و مادر شونو تمام و کمال بندازن گردن دامادک . خواهر کوچیکه ش از دیشبش خونه باباش بود ، بعد پنجشنبه شب موقع برگشتن ، دامادک بهش گفت غذای بابا اینا رو… باز کردن / نظر دهید

2021-05-15 16:46:46 موقع برگشتن دامادک ازش پرسید آبجی این عکس که گذاشتی واتسپ کجاست ؟ گفت قشم . بعد پرسید کی رفتید و فلان ؟ خواهرش با دماغ آویزون گفت آبان گذشته !!!! بعد من پیش خودم گفتم نگاه کن تو رو قرآن ، به ما که میرسن سیسِ کرونا ترسی میگیرن میگن می‌ترسیم مریض شیم خونه بابا اینا نمیایم بعد با قطار پا میشن میرن قشم باز کردن / نظر دهید