دیروز تو صفحه مادران پزشک مادری نوشته بود: دیشب که خسته و کوفت | مدیریت منابع انسانی
دیروز تو صفحه مادران پزشک مادری نوشته بود: دیشب که خسته و کوفته به خونه اومدم پسر ۵ سالهام «اسکات» با هیجان بهم گفت: مامان فردا تو کودکستان روز دوقلوهاست. گفتن دوقلوها یک جور لباس بپوشن. من و «کوین» خیلی شبیه همیم. همه چیمون عین همه. اصلا انگار دوقلوی مشابه هستیم. کاشکی میشد ما هم یک جور لباس بپوشیم. این خانوم نوشته بود، وقتی خوشحالی و هیجان پسرم رو دیدم بعد از اینکه خوابش برد ساعت ۹ شب راهی مرکز خرید شدم و برای اون و دوستش دو تا بلوز مشابه خریدم. امروز معلم اسکات عکس اون و کوین رو که تو مهدکودک گرفته بودن برام فرستاد. از دیدن این عکس از خوشحالی توی چشمهام اشک جمع شده بود ... عکس دو تا پسربچه رو نشون میداد که بلوز چهارخونه مشابهی تنشون بود که روش نوشته بود: رهبران آینده. یکی از بچهها سفیدپوست و لاغر و دیگری سیاهپوست و کمی تپل بود. کوچکترین شباهت ظاهری بین این دو دیده نمیشد. مادر اسکات نوشته بود خیلی برام جالب بود که دوستی بین اسکات و کوین باعث شده بود که هیچ تفاوتی بین خودشون نبینند. راستی چه خوب میشد که دنیا رو از دریچه چشم کودکان میدیدیم. با دیدن عکس لبخند بزرگی روی لبهام میشینه. واقعا امیدوارم بچههایی با این دیدگاه پاک و بیآلایش رهبران آینده این دنیا باشند. ژینوس_صارمیان
پ.ن: رهبران بزرگ به تفاوت های قومیتی، نژاد، دین، مذهب، جنسیت، رنگ پوست و ... توجهی ندارند. موضوع اصلی همدلی و تیم سازی است.
#رهبری
در کانال آموزشی مدیریت منابع انسانی با ما همراه باشید @HRMCHANNEL