Get Mystery Box with random crypto!

'بسم الله الرحمن الرحیم ' بخوان...لذت ببر و تا دنیا دنیاست به | بهشت در بهشت

"بسم الله الرحمن الرحیم "

بخوان...لذت ببر و تا دنیا دنیاست به خودت و این مذهبی که انتخاب کردی افتخار کن
و لحظه ای هم غم و تردید دنیا را به دلت راه مده
که اگر مومن واقعی باشی
در سایه خوبان دنیایی

با تسلیت و تعزیت شهادت امیر مؤمنان حضرت علی( علیه‌السلام) :

بعد از آنكه حضرت على (عليه السّلام) را در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت مضروب ساختند و آن حضرت در روزهاى آخر عمر شريفش در بستر خوابيده بودگاهى چشمهايش را باز مى كرد و مى فرمود:
سَلُونى قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونى
هر چه مى خواهيد از من بپرسيد قبل از آنكه از ميان شما بروم.
صعصعة بن صوحان يكى از حاضرين بود عرض كرد:
يا اميرالمؤ منين ! آيا شما افضل هستيد يا حضرت آدم (عليه السّلام) آقا، چشمهاى مبارك خويش را گشوده و فرمود: انسان خوب نيست از خودش تعريف كند امّا براى اينكه ، نعمتهاى الهى را در حق خودم اظهار كرده و نوعى شكرگزارى كرده باشم ؛ جواب ترا مى گويم : خداوند متعال آدم را داخل بهشت كرد و تمام نعمتهايش را بر او مباح و حلال نمود، فقط او را از خوردن گندم مانع شد و با وجود منع الهى از آن گندم خورد؛ ولى براى من ، گندم مباح بود امّا از آن استفاده نكردم .

صعصعه عرض كرد:
شما افضل هستيد يا حضرت نوح ( عليه السلام)؟

امام (عليه السّلام) فرمود: زمانيكه قوم حضرت نوح ( عليه السلام)را اذيت و آزار رساندند حضرت نوح( عليه السلام) آنها را نفرين كرد و فرمود: رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الاُرْضِ مِنْ الْكافِرينَ دَيّاراً : پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار! و آنها هلاك شدند ولى من با اين همه مصيبت و آزار در عمر خود نفرين نكردم .

صعصعه پرسيد:
آيا شما افضل هستید يا ابراهيم خليل( عليه السّلام) 
فرمود: ابراهيم (عليه السّلام) به خداوندمتعال عرضه داشت : رَبِّ اَرِنى كَيْفَ تُحْىِ الْمُوتى خداوندا ! به من نشان بده كه چگونه اين مردگان پوسيده را زنده خواهى كرد. خطاب رسيد: ابراهيم مگر به قدرت ما ايمان نياورده اى ؟ عرض كرد: چرا؟، ولى مى خواهم قلبم مطمئن شود. امّا ايمان من در مرتبه ايست كه ‌لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ ما ازْدَدْتُ يَقيناً : هرگاه تمام پرده هاى بين خالق و مخلوق برداشته شود يقين و اطمينان من به حدّى است كه كم و زياد نمى شود يعنى در بالاترين درجه ايمان .

صعصعه گفت :
يا على ! شما افضل هستید يا موسى (عليه السّلام) ؟

امام ( علیه السلام)فرمود: زمانيكه خداوند تبارك و تعالى حضرت موسى ( علیه السلام)را به سوى فرعون فرستاد و به او يد بيضا و عصا را بعنوان معجزه عنايت كرد و فرمان داد كه : برو بسوى فرعون موسى (عليه السّلام) عرض كرد: وَ لَهُمْ عَلَىَّ دَنْبٌ فَاَخافُ اَنْ يَقْتُلُوْنِ: پروردگارا ! آنان به اعتقاد خودشان مرا گناهكار مى دانند مى ترسم مرا بكشند و از خداوندعزوجل درخواست كرد كه برادرش هارون را هم با او همراه كند. امّا وقتيكه پيامبر بزرگوار اسلام (صلّى اللّه عليه و آله وسلم)مرا مأمور كرد سوره برائت را بسوى فرعونهاى مكّه ببرم و در موسم حج بخوانم با آنكه بسيارى از پهلوانان و پدران و برادران آنها را در جنگ كشته بودم ذرّه اى به دلم خوف نيامد و كسى را براى كمك و يارى نخواستم و به تنهائى سوره برائت را برده و بر آنها قرائت كردم است

صعصعه عرض كرد:
يا على ! شما افضل هستید يا حضرت عيسى( عليه السّلام) ؟

امام( علیه السلام) فرمود:
آنگاه كه آثار وضع حمل در مادر حضرت عيسى (علیهماالسلام) ظاهر شد و خواست بچه اش را بدنيا آورد از طرف خداوند متعال فرمان رسيد مريم ! از بيت المقدس ‍ بيرون رو كه اينجا جاى زايمان نيست ؛ اينجا عبادتگاه است او بدستور الهى به زير يك نخله خشك پناه برد. امّا وقتى مادر من در مسجدالحرام آثار وضع حمل را ديد خواست كه از آنجا بيرون رود خداوندمتعال امر فرمود: كه داخل خانه ما بيا و ديوار كعبه شكافته شد مادرم مرا در خانه خدای عزوجل بدنيا آورد و سه روز مهمان پروردگارم بود.

(بحارالانوار، ج - ۷۳، ص - ۴۶۵)