Get Mystery Box with random crypto!

درس‌هایی برای تعامل احزاب سیاسی با جنبش‌های شهروندی مهدی م | سازمان عدالت و آزادی نجف آباد

درس‌هایی برای تعامل احزاب سیاسی با جنبش‌های شهروندی

مهدی مقدری

در یک دهه گذشته، جنبش‌های شهروندی برای احزاب سیاسی اهمیت بیشتری یافته است. در پاسخ به کاهش عضویت و اعتماد عمومی به احزاب سیاسی، بسیاری از احزاب درصدد برقراری دوبارۀ پیوندها با گروه‌های گسترده‌تری در جامعه مانند جنبش‌های شهروندی هستند. اما رابطه سالم میان یک حزب سیاسی و جنبش اعتراضی شهروندی چگونه ایجاد می‌شود؟ من در اینجا آموخته‌هایی از تجربه‌های دیگر احزاب دنیا را گردآوری کردم که پیشتر در کتاب آینده دموکراسی به آنها پرداخته شد.


احزاب سیاسی با شهروندان به‌طور مستمر در تعامل باشند و نه فقط در زمان انتخابات.

احزاب سیاسی متناسب با نیازهای شهروندان چرخۀ انتخاباتی‌شان را تنظیم کنند.

احزاب سیاسی به نقش اصلی خود به عنوان واسطه‌های انتقادی و مشروع بین شهروندان و حاکمیت باز‌گردند و حزب را به‌ شکل یک ماشین‌ انتخاباتی محدود نکنند.

احزاب سیاسی در پی همکاری با جنبش‌های شهروندی باشند. هم‌پوشانی با اهداف اصلاحیِ جنبش‌های شهروندی، سبب تعامل بیشتر می‌شود. همکاری با جنبش‌های همسو در مقایسه با جنبش‌های غیرهمسو و فاقد رهبری راحت‌تر است.

همکاری میان احزاب سیاسی و جنبش‌های شهروندی ممکن است شامل مبارزات انتخاباتی مشترک، تنظیم سیاست‌ها و برنامه‌ریزی و یا حتی حمایت مالی باشد. این به معنای جذب آن‌ها نیست.

احزاب سیاسی باید به اندازه کافی منافع جنبش‌های اجتماعی را نمایندگی کنند تا برای دستیابی به منافع سیاسی و اجتماعی اطمینان حاصل نمایند.

احزاب سیاسی یک محیط سیاسی مشارکتی با جنبش‌ها و نهادهای مدنی همسو را تقویت کنند.

احزاب سیاسی با مردم و جوامع محلی ارتباط برقرار کرده، همیشه در گفت‌وگوها شرکت کنند. از رسانه‌های اجتماعی برای ایجاد فضای مشورت مدنی استفاده نموده و با آحاد شهروندان به صورت بی‌واسطه گفت‌وگو کنند.

احزاب سیاسی در گفت‌وگوی دائمی و همه‌جانبه با جنبش‌های شهروندی باشند و سازمان‌های جامعۀ مدنی دارای منافع و اهداف مشترک را شناسایی کنند.

احزاب سیاسی میان اعضاء و طرفداران خود و شهروندان گفت‌وگو برقرار کنند. آن‌چه را که از جنبش‌های شهروندی شنیده‌اند، به کانال‌های منظم ارتباطی‌شان تغذیه و تقویت کنند و بحث و بررسی پیرامون راه‌حل‌ها را در پیش بگیرند.

احزاب سیاسی آن‌چه را که پیشنهاد می‌دهند، درک کنند و بشناسند. شهروندان و رسانه‌ها به راحتی می‌توانند حقایق شخصی و دانش آنها را از یک موضوع بررسی کنند. اگر اظهارات‌شان نادرست باشد، اعتبار خود را از دست می‌دهند.

احزاب سیاسی پیوسته خود را بازنگری کرده و ساختار تشکیلاتی‌شان را جوان‌تر کنند تا از این طریق روابط خود را با شهروندان بهبود ببخشند.

احزاب سیاسی سازوکارهای دموکراتیک را درک کنند و به آن عمل نمایند. شهروندان باید اطمینان حاصل کنند که احزاب سیاسی فرهنگ دموکراتیک را در حزب خود پیاده ساخته‌اند و مطمئن باشند که چنین سازوکارهایی در احزاب تمرین می‌شود.

نیروهای جنبشی و اعضای یک حزب سیاسی می‌خواهند بدانند که زدوبندهای پنهانی در روابط احزاب سیاسی وجود ندارد. رفتار احزاب با نیروهای جنبشی و نهادهای جامعۀ مدنی باید مبتنی بر فرهنگ دموکراتیک و فرآیندهای روشن و شفاف باشد.

احزاب سیاسی اعتمادسازی کنند و از بی‌اعتمادی بپرهیزند. اعتمادسازی یکی از مهم‌ترین عوامل میان نهادها یا شرکای موفق است.

احزاب سیاسی نگرانی خود را بشناسند و در عین حال، به نگرانی جنبش‌ها و نهادهای مدنی گوش کنند، مطالب‌شان را بخوانند، منافع و اقدامات خاصی را که می‌توانند انجام دهند، آشکار سازند.

احزاب سیاسی به استقلال جنبش‌ها و نهادهای مدنی احترام بگذارند.

احزاب، بدیل سازمان‌های غیردولتی و نهادهای جنبش توده‌ای وابسته به حزب را در خود ایجاد کنند (شاخه‌های جوانان، کارگری، دانشجویی و غیره).

احزاب سیاسی از سازمان‌های جامعۀ مدنی برای حضور در رویدادها، گفت‌وگوها و نشست‌های سیاسی و تشکیل کمیته‌های مشترک دعوت کنند.

نمایندگانی که در هر دو سازمان {سیاسی و مدنی/صنفی} فعال هستند باید نقش‌های مختلف خود را تفکیک کنند.

روابط شخصی اعضای حزب با نیروهای جنبشی و مدنی بسیار مهم است.

https://www.instagram.com/p/CgW9s0OtEY4/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

مدرسه حکمرانی‌خوب و دموکراسی

@GoodGovernanceSchool