Get Mystery Box with random crypto!

کارتان باز به این کهنه مثل می افتد گذر پوست به دباغ محل می افت | پویش تفکر مستقل

کارتان باز به این کهنه مثل می افتد
گذر پوست به دباغ محل می افتد

در بحران کرونا و حتی بحران های جهانی سال های قبل شاهد بودیم که در سراسر دنیا در مواجه با این چالش ها ، بانک های مرکزی و دولت ها برای رعایت توازن بازارها به کمک بازارهای مالی می آیند اما این اتفاق در ایران جور دیگری رقم خورد و بعد از کشیدن شیره بازار ها ، انگار علاوه بر کتک زدن پوزخندی هم نثار سهامداران شده است...
دولت در سال 99 جهت تعادل بخشی به بودجه خود از بازارسرمایه مایه گذاشت و آن را از درون خالی کرد بانک مرکزی هم در فروش اوراق از دریچه این خانه کم نگذاشت و ژستش را برای همه گرفت ! اما اکنون که بازار سرمایه برای سرپا ایستادن به کمک نیاز دارد ؛پشت بورس را خالی کرده اند و از علم مملکت داری صحبت میکنند.
میدانید درد ماجرا کجاست ! درد این است حرف زدید ولی عمل نکردید مرد بی عمل بودید ... مثلا در بحث کمک صندوق توسعه به صندوق تثبیت قول دادند امضا کردند اما زیر حرفشان زدند ..
اثر منفی و سوز این که قول دادند و عمل نکردند 10 برابر بیشتر از اثر مثبت آن است (ای کاش حداقل قول نمی دادید)
در حوزه مالیات هم همینطور 18 هزار میلیارد مالیات مستقیم و نزدیک به 30 هزار میلیارد تومان مالیات شرکت ها را از دل این بازار در می آورند ولی در موقع بحران دیگر کسی از بورس در جلسات صحبت نمیکند و پنبه در گوش گذاشته اند !!! حرف سهامداران غیرمنطقی نیست ! بخشی از کل این مبلغ مالیات را نه این که ببخشید در صندوق تثبیت سرمایه گذاری کنید که به وقت رونق هم بفروشید ... شک نکنید بازگشت اعتماد منجر به افزایش حجم معاملات می شود و در پی آن درآمد مالیاتی افزایش می یابد ! دریغ اگر بفهمید چه میگوییم ...
در نرخ گذاری های دستوری که دیگر مثنوی هفتاد من می شود از خودرو بگیر تا فولاد و ...
گفته می شود هفته بعد جلسه سران قواست ... از کمک به بازار واجب تر ...
بزرگترین فرصت اقتصادی کشور را به فجیع ترین شکل ممکن از دست دادید حداقل سعی کنید با تصمیمات جبرانی بخشی ازاین اعتماد رفته را بازگردانید ...
یادتان باشد
کارتان باز به این کهنه مثل می افتد
گذر پوست به دباغ محل می افتد