Get Mystery Box with random crypto!

بقلم : میناگلرو دراواخر دهه ۱۹۷۰ عراق دست به یک حمله همه جان | Military (I.R.I.A.F)

بقلم : میناگلرو


دراواخر دهه ۱۹۷۰ عراق دست به یک حمله همه جانبه بر علیه ایران زد ، این حمله در واقع برای صدام ، دیکتاتور وقت عراق ، بغض فروخورده ای بود که سالها خفت تحقیر نیز چاشنی آن شده بود

صدام سالها بود دنبال فرصتی برای تخلیه تمامی فشارهایی بود که در خلال سالها خرد شدن غرورش در برابر شاه فقید ایران تحمل کرده بود

پس از وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی توسط مردم در ایران صدام به آن زمان ایده الی که دهها سال انتظار ان را کشیده بود رسید ، ایران در شرایط پسا انقلاب قرار داشت و این شرایط بیش از همه ارتش را فلج کرده بود
متأسفانه به دلیل برخی شبهات و سو تفاهمات بخش اعظمی از بدنه ارتش یا اخراج شده بودند و یا در وضعیت نامعلومی بسر میبردند و اغلب فرماندهان بالا رده نیز یا تیرباران شده بودند ، یا به خارج از کشور فرار کرده بودند و یا اخراج و پاکسازی شده بودند که این ماجرا بخاطر فقدان یک سازو کار و مرجع رسیدگی کننده برای بررسی دقیق پیشینه افراد و تعیین جرم افراد پیش آمده بود ( البته درست یا غلط بودن ان مورد بحث مقاله ما نیست و هدف از پرداختن به خلاصه ای از ان زمان تنها برای درک بهتر و تشریح وضعیت دفاعی ایران درزمان حمله عراق است هرچند که این مسائل جزئی از تمامی انقلاب هاست و نمیتوان به کسی خرده ای گرفت و یا انتقادی کرد
من قصد دفاع از عملکرد کسی را ندارم ولی متاسفانه برخی افراد بدون توجه به وضعیت جامعه در آنزمان و شرایطی که حکمفرما بود با مقصر نشان دادن این و آن سعی در انداختن تمامی مشکلات به گردن اشخاص دارند که این بی انصافی است زیرا بخش اعظم مسائلی که پیش امد بخشی از فرایند تغییراتی بود که بیکباره در بالاترین سطح پیش امد ودر همه کشورهایی که با وقوع یک انقلاب سیستم عوض شده هم کمابیش وجود دارد ) بهرحال شرایط بگونه ای رقم خود که بی اغراق ارتش ایران در متزلزل ترین وضعیت ممکن قرار داشت و آینده ان کاملا نامعلوم بود یک روز صحبت از این میشد که ممکن است ارتش منحل شود روزی دیگر شایعه ای دیگر و ..... جمیع این شرایط باعث از بین رفت انگیزه انجام وظیفه توسط پرسنل شده بود

تمامی تیپ و لشکرهایی که در مناطق مرزی حضور داشتند تقریبا از هم پاشیده بودند برخی از سربازان پس از وقوع انقلاب به محل خدمت خود مراجعه نکرده و درجه داران هم که وضعیت مشخصی نداشتند
اغلب پادگانها توسط تعداد محدودی از افسران و درجه داران بومی بصورت نیم بند اداره میشد در چنین شرایطی اگرچه عراق دست به یک نقل و انتقال گسترده زد واگرچه فرماندهان پاسگاهها و برخی مراکز نظامی ارتش و ژاندارمری تحرکات ارتش عراق را گزارش میکردند لکن اغلب بر روی این گزارشات اقدام نمیشد و کسی نگاهی هم به ان نمی انداخت

خصوصا از اوایل تابستان سال ۱۹۸۰ عراق در یک شرایط شبه جنگی قرار گرفته بود ولی متاسفانه در ایران احساس میشد آنقدر عراق از قدرت ایران وحشت دارد که بعید است اعتماد بنفس لازم جهت یک حمله را داشته باشد تا در نهایت در سی و یکم شهریورماه ، مثل معروف عدو شود سبب خیر اگر خدا بخواهد،عملا دیده شود و صدام با حمله خود به کابوس فروپاشی ارتش پایان داد در واقع اگر عراق حمله نمیکرد عملا ارتش رو به انحلال میرفت زیرا بخش اعظم تجهیزات ارتش اعم از بالگردها و جنگنده ها و تانکها در حال باز شدن و تبدیل به قطعات جدا برای فروش و بخشی نیز برای بازیافت آهن ان در نظر گرفته شده بود

بهرحال ارتش عراق با استعداد ۱۵ تیپ و لشکر در گستره وسیعی از مرزهای غرب و جنوب غربی ایران تهاجم خود را آغاز نمود و بدلیل وضعیت ارتش موفقیت های اولیه ای هم بدست اورد ولی پس از مدتی با خروج ارتش از شوک اولیه و انسجام نسبی آن عراق به مانع سختی برخورد کرد تا متوجه این حقیقت شود که (( شیر طبع درنده ای دارد حتی اگر دندان و پنجه هایش را شکسته باشند بازهم خطرناک است ))

عملیات شگفت آور


اما آنچه سبب شد که ارتش عراق اعتماد بنفس خود را از دست بدهد چند عملیات بسیار متهورانه توسط ارتش ایران بود که اوج آن عملیات مروارید توسط نیروی دریایی و عملیات حیرت اور حمله به پایگاههای سه گانه الولید در مرز اردن بود که یک شاهکار در قرن بیستم بحساب می آمد
این عملیات در نگاه اول آنچنان غیر ممکن بود که تا ساعات اولیه حزب بعث تصور میکرد توسط اسراییل انجام گرفته
این عملیات به نوعی کیفیت بالای نیروی هوایی ایران را به رخ اعراب کشاند خصوصا که این عملیات پس از چند عملیات ناموفق و کم اثر ارتش عراق انجام گرفت

انجام چنین عملیاتهایی آنچنان اثرات بدی بر روحیه خلبانان عراقی گذارده بود که از تقابل باجنگنده های ایران هراس داشتند
از ان گذشته برای صدام که انسانی جاه طلب و بشدت متعصبی بود چنین عملیاتهایی ایجاد زخم های کاری بر روحیه او نمود برای صدام زمانی این زخم التیام میافت که خلبانهای او تلافی ان را انجام دهند

برگشتن ورق

عملیات حمله به اولولید اگرچه حماسه ای بزرگ بحساب