می گویند روزی اتابک ابی بکر سعد زنگی،از سعدی پرسید : بهترین و عالی ترین غزل زبان فارسی کدام است؟
برایم بفرست تا غذای جان خود کنم...
سعدی در جواب یکی از غزلهای جلال الدین محمد بلخی مولوی،را با این مَطلع می خواند که محتوایش این است:
هر نفس اواز عشق می رسد از چپ و راست
ما به فلک می رویم،عزم تماشا کِراست...
.
و این غزل را برای اتابک فرستاد و پیغام داد ((هرگز اشعاری بدین شیوایی سروده نشده و نخواهد شد...ای کاش به روم می رفتم و خاک پای جلال الدین را بوسه می زدم))
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
ما به فلک میرويم عزم تماشا که راست
ما به فلک بودهايم يار ملک بودهايم
باز همان جا رويم جمله که آن شهر ماست
خود ز فلک برتريم وز ملک افزونتريم
زين دو چرا نگذريم منزل ما کبرياست ....
(برگرفته از تاریخ عرفان و عارفان ایرانی،رفیع حقیقت ۵۱۱ )
@IranAncient