Get Mystery Box with random crypto!

قصه هاپو خانمى و بانو فيل يه سگ و يه فيل همزمان باردار ميشن ، | Cosmetic Science school

قصه هاپو خانمى و بانو فيل
يه سگ و يه فيل همزمان باردار ميشن ، سه ماه بعد هاپو خانمى قصه ما ٦ توله سگ كوچولوى بامزه ميزاد و ٦ ماه بعد از نقطه شروع قصه دوبار باردار ميشه و سه ماه بعدش بازهم ٦ تا ديگه ميزادو جمع توله سگهاش ميشن ١٢ تا يعنى يه جين و اين سرى باردارى و زاييدنهاش همينطور ادامه داره...
تو ماه ١٨ از نقطه آغازين قصه ما هاپو خانمى از بانو فيل ميپرسه:
تو مطمئنى باردارى ؟ ما با هم باردار شديم و من تا حالا سه بار زاييدم و ١٨ تا بچه دارم و بچه هام برا خودشون سگى شدن ولى تو هنوز هم باردارى ؟؟؟ميشه بگى جريان چيه؟؟؟
بانو فيل در جواب ميگه :
دلم ميخواد يه چيزهايى رو خوب خوب خوب بفهمى پس سعى كن چيزهايى رو كه ميشنوى خوب گوش كنى هاپو خانمى
اوون چيزى كه من حامله ام توله سگ نيست و يه فيله صد و خوردى كيلويه
در ضمن من هر دو سال يه بچه ميزام ، اما وقتى بچه من پا به زمين ميكوبه زمين اوون رو با همه وجودش احساس ميكنه
وقتى از جاده ايى رد ميشه آدمها براش وا ميستن و محو عظمتش ميشن ...
سعى كن اينها رو خوب بفهمى هاپو خانمى...

دوستان خوب و جوان من
هر كسى نوبتى داره ، اگه ديدين يه عده از آدمها ، نزديكان و دوستهاتون زودتر از شما به خواسته هاشون رسيدند ، هرگز ايمانتون رو از دست ندين ...
هرگز به داشته هاى ديگران حسادت نكنيد و صبر كنيد تا نوبت شما هم بشه
هميشه باخودتون اين جملات رو تكرار كنين :
نوبت من هم خواهد رسيد ...
موفقيت من در راهه...
موفقيتى كه با تلاش و صبر من محقق ميشه
و و اوون روز قطعا همه به احترام اوون از جاى برخواهند خواست ...

دكتر محمد بقايى فروردين ١٤٠٠
برگرفته از نوشته Sanjoy Kumar Malik