Get Mystery Box with random crypto!

جامعه شناسان ایرانی

لوگوی کانال تلگرام iranianssociologists — جامعه شناسان ایرانی ج
لوگوی کانال تلگرام iranianssociologists — جامعه شناسان ایرانی
آدرس کانال: @iranianssociologists
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 471
توضیحات از کانال

تبادل در این کانال دیگر انجام نمی‌شود.
مطالب بیشتر در لینک
https://t.me/MHMohaqeqMoein
☘️☘️☘️

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-13 14:55:45 حجاب اجباری برای حاکمانِ نامشروع ایران و محکومانِ ایرانی( همه‌ی مردم از هر طبقه‌ی اجتماعی/ اقتصادی و طیفِ فرهنگی/ سیاسی) نه انحراف است و نه اعتقاد؛بلکه ابزار است. ابزاری با کارکرد‌های آشکار و پنهانِ نگهداری قدرت چه برای حاکمان و چه برای محکومان. به معنی دقیق کلمه پله شدنِ دین است. ( اسلام را پله و ملت را ذله و ذلیل کرده‌اند). حاکمانِ ایران که تکلیفِ شان معلوم و از این ابزار به ناچار استفاده کرده و خواهند کرد. محکومانِ ایران از هر طبقه‌ی اجتماعی/ اقتصادی و طیفِ فرهنگی/ سیاسی هستند می‌توانند از حالت انفعالی و تن دادن به ذلت برای حفظِ قدرت در هر سطح خارج شده و حقوندی خویش در بابِ حجاب را به فعلیت رسانند. برسانید عزیزان! حقوند شویم. در این موردِ خاص که پاشنه‌ی آشیلِ حاکمان نامشروع ایران است که خودشان با شیپور آن را فریاد می‌زنند؛ کافی است ما دین‌داران و غیرِ دین‌دارانِ ایرانی، در راستی زندگی کنیم.

یک. دین‌دارانِ ایرانی اجازه ندهند که از دستورِ دینی حجاب برای مسلمانان در این حدِ شگرف سوء استفاده گردد. خودشان و عقایدشان توسط حاکمان نامشروع، ابزار حفظِ قدرت و تداومِ اعمالِ ظلمِ آشکار گردد.

ادامه در لینک
79 viewsحسن معین, 11:55
باز کردن / نظر دهید
2022-07-04 16:35:23 دانشگاه در ایران سالبه‌ی به انتفاع موضوع است

حسن معین

۱۳ تیر ۱۴۰۱

این موارد تقلب، سهوی نبوده و عمدی است. ظاهرا سهمیه‌ای اعلام نشده برای اشخاصِ خودی و خاص در مناطق محروم اعمال شده است. اشخاصی که به نمایندگان مجلس و مدیریت محلی وصل بوده‌اند.

ظاهرا گزارش چاپ شده در اعتماد هم سانسور شده است چون عبدی در یادداشت امروزش نوشته است:

" اینها گذشت تا اینکه در سال‌های اخیر، بویژه سال گذشته و امسال مسأله تقلب و حتی پذیرش‌های خارج از قاعده و... بویژه در رشته‌های برتر نیز رواج یافت، و به قول معروف؛ گل بود به سبزه آراسته شد"

در گزارش "پذیرش‌های خارج از قاعده و... بویژه در رشته‌های برتر" درج نشده است.

در یادداشت عبدی آمده است:

" فاصله‌های نسبی درصد قبولی‌ها در استان‌های مرفه‌تر نسبت به فقیر، حدود ۲۵ برابر بیش‌تر است. این تفاوت در رتبه‌های بالای کنکور به حدود ۳۰ برابر می‌رسد. آثار چنین نابرابری آموزشی سال‌ها بعد خود را به صورت پایدار نشان می‌دهد و شکاف‌های منطقه‌ای را بیش از پیش عمیق‌تر می‌کند. "

احتمال دارد این سهمیه‌ی اعلام نشده برای بهبودِ این شاخص‌ها به برادران و خواهران خاص اختصاص داده شده باشد.

در یاداشت عبدی به " فسادهایی که پیش‌تر در باره ورود غیر مجاز به دانشگاه‌ها و حتی در مقاطع بالاتر از کارشناسی" هم اشاره شده است. این ورود در دوره تحصیلات تکمیلی و فوق تکمیلی یعنی سه مقطع: کارشناسی ارشد، دکتری و دکترای تخصصی(به خصوص در آموزشِ عالی پزشکی) بوده است.

متاسفانه سوای از این تقلب‌ها اساسا با ماجرای انقلابِ فرهنگی و تحت کنترل قرار گرفتن دانشگاه‌ها توسط روحانیون از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرهنگِ مشمئز کننده‌ای مشحون از فسادِ آکادمیک در دانشگاه‌ها در چهل سال اخیر به خصوص از سال 1385 در تحصیلات تکمیلی شکل گرفته که دانشگاه دیگر سالبه‌ی به انتفاع موضوع است.

ساختارهای فاسدِ آموزشِ عالی کشور و فسادِ آکادمیک شاخ و دُم ندارد. فساد آکادمیک در ایران طبق برنامه از پیش تعیین شده است و توسط ساختارهای حاکم برنامه‌ریزی،اجرا، پایش و تداوم یافته و خواهد یافت.مجری فسادِ آکادمیک نباشیم.
103 viewsحسن معین, 13:35
باز کردن / نظر دهید
2022-07-02 09:39:03
کدام ایران را دوست دارید؟
Anonymous Poll
10%
ایران باستان
25%
ایران پهلوی
7%
ایران جمهوری اسلامی
59%
ایران آزاد
510 voters111 viewsحسن معین, 06:39
باز کردن / نظر دهید
2022-06-29 09:31:47
راه، صلح با جهان و تماشای خویشتن است!

حسن معین

چهارشنبه ۸ تیر ۱۴۰۱

برجام، خسارت محض و مذاکرات منطقه‌ای سمِ مهلک نبود و نیست! چرا که الان به دنبال هر دو هستی. راه، صلح با جهان و تماشای خویشتن است. از این راه می‌توان با مردم به آشتی رسیده و برای نظام مشروعیت کسب کرد.

تلفیقِ دین و سیاست راه نیست؛ راهِ پیشرفت، تلفیقِ عقلانی‌ی خوبی‌های خود با خوبی‌های دیگران است.

وقتی به جهان نگاه می‌کنم می‌خواهم با آن بجنگم. وقتی به تماشای خویش می‌نشینم می‌بینم که جنگ، خسارتِ محض بوده است. پس بهتر است خود را تغییر دهیم. انقلاب را از خود شروع کنیم. با هستی همآوا شویم. برقصیم. شور گرفته و برپا کنیم. این زیباتر است.

برجام، خسارت محض بود یا شماها و انقلابِ‌تان؟

آخرِ تقابلِ سنت و مدرنیسم جنگِ داخلی و بین‌المللی است. راه توسعه و پیشرفتِ ملی، خوشه‌چینی از خود و بهره‌گیری‌ی عقلانی، همه‌جانبه و کامل از فرایندِ توسعه و پیشرفت در جهانِ توسعه یافته است. از راهِ صلح با جهان و تماشای خویشتن.

صلح را در زنان تماشا کنیم.

106 viewsحسن معین, 06:31
باز کردن / نظر دهید
2022-06-16 21:35:13 تحلیل و نقدِ جامع و جدی عملکرد 30 ساله انجمن جامعه‌شناسی ایران

ص 2 از 2

در حال حاضر، انجمن با چه فرصت‌ها و تهدیداتی مواجه است؟

فرصت‌ها:

-برخورداری از تعداد زیاد عضو از اساتید و محققین جامعه شناسی در تمام نقاط کشور که بسیار علاقمند هستند با انجمن جامعه شناسی همکاری داشته باشند.

- شناخته بودن انجمن جامعه شناسی در محافل علمی و اجرایی کشور

-داشتن پتانسیل انجام مطالعات و پژوهش‌های ملی و منطقه ای و برگزاری همایش های ملی و بین المللی

تهدیدها:

-ساختار و فعالیت‌های انجمن دچار روزمرگی شده است

-عدم توانایی در انجام تحقیقات زیر بنایی و مسئله شناسی مسائل اساسی کشور

-هدف بسیاری از افرادی که در هیئت مدیره‌های انجمن ( در تمام سنوات) و سایر مسئولیت ها با انجمن همکاری دارند بدست آوردن یک پست ومطرح شده در محافل علمی و اجرایی کشور است و در بسیاری از مواقع مانند پستهای سیاسی کشور مورثی هم شده است.

- شخصی سازی تحقیقات و انحصاری کردن آن، در نتیجه عدم توانایی در اعتماد سازی نسبت به یافته های تحقیق

- عدم توانایی جامعه شناسی و از جمله انجمن جامعه شناسی در تولید دانش بومی و مطرح بودن به عنوان مرجع مشورتی در زمینه مسائل اجتماعی

- یک طرفه بودن فعالیت های انجمن نسبت به اعضای آن (در بیشتر مواقع اعضای انجمن شنونده هستند. در صورتی‌که می بایست در فعالیت های مختلف علمی و پژوهشی انجمن همکاری داشته باشند).

- محدود بودن فعالیت های علمی پژوهشی انجمن و خلاصه شدن در یک یا دو همایش سالانه، چند نشست و انتشار یک فصلنامه

- انفعالی بودن تحقیقات توسط انجمن (معمولاً موسسات سفارش طرح تحقیقاتی می دهند. در صورتیکه انجمن می بایست مسئله شناسی نمایید و الویت‌های پژوهشی سازمان‌ها را مشخص نماید).

- ضعف مطالعات و تحقیقات جامعه شناسی در ایران که مبتلا به انجمن نیز می‌باشد.

پیشنهاد شما برای نحوه مواجهه انجمن با این فرصت‌ها و تهدیدها چیست؟

اعضای هیئت مدیره انجمن می بایست افراد کاملاً علمی ، آکادمیک ، محقق و بدون مسئولیت‌های سیاسی یا اجرایی باشند.

انجمن می بایست چندین برابر وضع حاضر فعالیت علمی پژوهشی داشته باشد (البته منوط به نظارت اساتید و محقیقن برجسته داخلی و خارجی)

انجمن می بایست بر اساس اساسنامه خود به اشاعه دانش جامعه شناسی و تولید نظریه های جدید بپردازد و این میسر نمی‌شود مگر با یک مدیریت علمی و آکادمیک و بهره مندی از نیروهای جوان جامعه شناس

انجمن می بایست همواره فعال بوده و محلی باشد برای بحثهای علمی و تضارب آرا.

پرسش معین

هیات مدیره دوره یازدهم انجمن جامعه‌شناسی ایران طی فرایندی الکترونیکی انتخاب شد.

از 399 نفر عضو ثبت نام شده در سامانه رای گیری 286 نفر رای داده اند که از میان 18 نامزد هیأت‌مدیره هفت نفر اعضای اصلی و دو نفر عضو علی البدل هیأت مدیره دوره یازدهم به شرح زیر انتخاب شدند:

سعید معیدفر با 230 رای (عضو اصلی)
اسمعیل خلیلی با 159 ""
بهاره آروین با 152 ""
سمیه توحیدلو با 128 ""
اسدالله نقدی با 120 ""
ابوالفضل مرشدی با 107 ""
تقی آزاد ارمکی با 93 رای ""
مهدی کرمانی با 80 رای (عضو علی البدل)
احمد بخارایی با 73 رای ""
شیرین احمدنیا با 130 و سیامک زند رضوی با 83 رای بازرس

روسای انجمن از مرحومِ قانعی راد تا دکتر سراج زاده مدعی‌ بوده‌اند/اند که انجمن نهادی دموکراتیک است. این انجمن بیش از 2000 نفر عضو دارد. برای این انتخابات 399 نفر دارای حق رای بوده‌اند و 286 نفر رای دادند. بالاترین رای هم 230 رای بوده است. میزان مشارکت اعضای انجمن در انتخابات دوره‌ی یازدهم چند درصد است؟

مجمع عمومی الکترونیکی امروز حداکثر 77نفر شد. انجمن ادعای دموکراتیک بودن دارد. اما قطعا دموکراتیک نیست. انتخاباتش همیشه مسئله دارد. میزان مشارکت مهمترین ایراد است. انجمنی که می‌گوید 2000 نفر عضو دارد. 200 نفر رای بالاترین منتخب هر دوره از ده دوره گذشته در مجامع عمومی آن تا کنون نگرفته است.

انتخابات گروه‌های تخصصی آن که فجیع‌تر است. غالبا 5 نفر می‌روند در مجمع عمومی گروه 7 نفر را به عنوان شورا و مدیر و دبیر گروه انتخاب می‌کنند.

آیا این داده‌ها حکایت از دموکراتیک بودن انجمن دارد؟
126 viewsحسن معین, 18:35
باز کردن / نظر دهید
2022-06-16 21:28:39 تحلیل و نقدِ جامع و جدی عملکرد 30 ساله انجمن جامعه‌شناسی ایران

ص 1 از 2

امروز در جایی خیلی دوستانه به نقدی فمینیستی از عملکرد انجمن اشاره کردم. انگار به اسب شاه گفتم یابو! پس از تقدیمِ دو نقدِ استادان‌ام از عملکردِ انجمن، پرسشی طرح کردم.

یک. دکتر ژاله شادی طلب

ارزیابی از سه دهه فعالیت انجمن چگونه است ؟

به‌خاطر دارم پس از پایان جنگ و اوایل دهه ۷۰ ، استاد پیشگام در تاسیس انجمن، جناب اقای دکتر توسلی (شادروان) بودند. ایشان تاکید داشتند که از گروه‌های جامعه‌شناسی دانشگاه‌های موجود در تهران حتماً اعضایی به همکاری دعوت شوند. اقای دکتر چلبی از شهید بهشتی، اقای دکتر عبداللهی (شادروان) از علامه طباطبایی و اقای دکتر حاضری از تربیت مدرس از جمله استادانی بودند که در اولین جلساتی که ایده تشکیل انجمن، تدوین اساسنامه و .... مشارکت جدی داشتند. به اعتبار پایگاه دکتر توسلی و روابط ایشان با دست اندر کاران، مجوزها صادر شد. تلاش برای مشارکت سایر دانشگاه‌ها سبب برگزاری جلسات سخنرانی در دانشگاه هایی مثل الزهرا (س) و ... یا تشکیل اجلاس سالیانه در دانشگاه اصفهان شد .

از زمان تاسیس و آغاز فعالیت‌های انجمن، برخی از مدیران وقت انجمن مانند دکتر عبداللهی و دکتر قانعی راد (شادروان) زحمت بسیار زیادی کشیدند. من پس از یک دوره به عنوان عضو موسس، در فعالیت‌های انجمن مشارکت زیادی نداشته ام. البته دلیل اصلی آن ؛ تلاش من برای تاسیس مرکز مطالعات و تحقیقات زنان ابتدا زیر چتر دانشکده وسپس به عنوان مرکزی متعلق به دانشگاه تهران بود.

به‌طور کلی ارزیابی من از فعالیت‌های انجمن - نه بر اساس شاخص‌های تعریف شده بلکه بر اساس تجربه و کیفی - مثبت است . به نظر من انجمن توانسته فارغ‌التحصیلان جوان را به خود جذب نماید و با تاسیس شعب در دانشگاه‌های استان‌ها، انگیزه مشارکت را بیشتر کند. نشریات انجمن بسیار ارزنده هستند و اطلاع‌رسانی‌ها با جدیت تمام دنبال می‌شود .

با توجه به تجربه گذشته در دهه پیش رو فعالیت های انجمن بایستی در چه مسیری قرار گیرد ؟

شاید بهتر باشد که انجمن در آینده به مواردی که در گذشته کمتر پرداخته است، توجه بیشتری بکند:

-در دوران مدیریت دکتر قانعی راد، ایشان در فضای عمومی و مطبوعات حضور فعال‌تری داشتند ولی غالباً از عنوان «رئیس انجمن جامعه شناسی ایران» استفاده می کردند و نظراتشان منعکس کننده نظر انجمن تلقی نمی‌شد. به عبارت دیگر جنبه فردی حضورها چشمگیرتر بود. به نظر من اقتصاد دانان در فعالیت جمعی و بیانیه‌ها در اعلام هشدارها و ..... موفق تر عمل کرده‌اند.

-پژوهش‌هایی که انجمن به اعتبار« انجمن » از نهادها و سازمان‌های مختلف، بودجه آن را تامین کرده است، کمتر اعلام عمومی داشته است (شاید هم شده و من بی اطلاع هستم) . نتایج این پژوهش‌ها نشان دهنده نقش انجمن در اصلاح و بهبود وضعیت جامعه است، اما کمتر نتایج کاربردی آنها گزارش شده است .

- انجمن در انعکاس و مخالفت با تبعیض‌هایی که علیه اعضای آن توسط مدیریت دانشگاه‎ها در دوره‌ای، به‌ویژه دریک دهه (حدود سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰) صورت گرفت، اقدامی نکرد. در اوج اخراج‌ها، بازنشستگی‌های اجباری، فشار روسای دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها برای طرد گروهی از اساتید بیشتر تماشاچی بود. (البته مطلع هستم در یکی دوسال اخیر در دفاع از اخراج شدگان مصاحبه هایی صورت گرفته است).

- عجیب آنکه انجمن با تعداد قابل توجه عضو، هنوزبرای تهیه مکان به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران وابسته است .

شایسته است که مکان انجمن در هر دوره به یک دانشگاه منتقل شود. دانشگاه شهید بهشتی، علامه طباطبایی، خوارزمی و ..... می بایست مشارکت جدی‌تر در تهیه دفتر، مدیریت فصلنامه‌ها و تغییر هیات تحریریه و ... داشته باشند .

دو. دکتر شهلا کاظمی پور

چه تحلیلی از روند فعالیت انجمن جامعه‌شناسی از سال ۱۳۷۰ تا کنون دارید؟

-در مقایسه با دیگر انجمن‌ها، فعالیت انجمن جامعه‌شناسی نسبتاً خوب بود. ولی در مقایسه با انجمن های بین المللی و پاسخگویی به اهداف خود بسیار ضعیف عمل کرده است. هنوز پس از 30 سال فعالیت، نتوانسته جایگاه علمی واقعی در محافل اجرایی داشته باشد.

همانطور که می‌دانید اساسنامه انجمن، اهداف متعددی برای آن تعیین نموده است. سرفصل اصلی اهداف عبارتند از: توسعه دانش جامعه‌شناختی، اخلاق علمی، شان جامعه‌شناختی، هویت صنفی و اجتماع علمی و فعالیت در زمینه مسائل اجتماعی، خدمات علمی به بخش دولتی و خصوصی، همایشها و معرفی آثار سال جامعه‌شناسی. به نظر شما با توجه به تجربه انجمن در طول سه دهه فعالیت و با عنایت به وضعیت اجتماعی که در آن قرار داریم، چه نوعی از اولویت‌بندی اهداف را برای دوره آینده انجمن پیشنهاد می‌کنید؟

-تولید دانش جامعه شناختی و نظریه پردازی در زمینه مسائل اجتماعی کشور صرفاً از طریق تحقیقات علمی و آکادمیک و جلسات علمی بحث و تضارب آراء
86 viewsحسن معین, 18:28
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 11:05:39
دسترسی به سلامت، رویای تحقق نیافته از گذشته تا حال/ سیمین کاظمی
پنجمین همایش کنکاش های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران، پنل جامعه شناسی مردم‌مدار
چهارشنبه ۲۵ خرداد، حدود ساعت ۱۸:۴۵
در این لینک:
www.skyroom.online/ch/a14011402/kankash5
83 viewsحسن معین, 08:05
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 10:44:14 شتاب روند سکولار شدن جامعه / عباس عبدی

پنجمین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران
مصاحبه‌کننده : فهیمه نظری
مدیر بخش اقتراح: حسین نوری‌نیا

1. مهم‌ترین ویژگی جامعۀ ایران در تاریخ معاصر چیست؟

به نظر بنده مهم‌ترین ویژگی جامعة ایران را بهتر است در مقایسه با دیگر جوامع منطقه تعیین کرد؛ آن ویژگی که در ایران هست و در دیگر جوامع دیده نشده یا کم بوده است. این ویژگی دو وجه دارد: اول پویایی جامعة ایران است که در ۱۵۰ سال اخیر بیش‌ترین کوشش درونی در تمام منطقه بلکه جهان را برای حل مشکل خود نشان داده است. جنبش تنباکو، انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت، ۱۵ خرداد، جنبش مسلحانه، انقلاب اسلامی، جنبش دوم خرداد، و جنبش سبز و ... نمونه‌های برجستة این تحرک و پویایی اجتماعی برای برداشتن یک گام به پیش بوده است. هرکدام از این جنبش‌ها آثار منطقه‌ای خود را نیز داشتند. وجه دیگر این ویژگی، شکست نسبی و البته در کوتاه‌مدت یا میان یا بلند مدت در رسیدن به اهداف اعلامی در همه این کوشش‌ها است. این شکست از این واقعیت منتج شده است که مساله اصلی در ابتدای این حرکت‌ها در ۱۵۰ سال پیش، «قانون» بود و هنوز هم به نحوی مساله اصلی هر جنبش و حرکت اجتماعی همان برقراری حکومت قانون است. این یعنی شکست کامل. هر چند تحولات جدی و دستاوردهای جزیی هم در این فاصله وجود داشته است.

2. مهم‌ترین تغییر اجتماعی ایران معاصر از دید شما کدام است؟

به نظرم تغییرات مهم، زیاد است. ولی مهم‌ترین تحول و تغییر در ایران را که در ۵۰ سال گذشته برجسته شد، باید در تغییر جایگاه دین و نهاد دین دید که در نیم قرن گذشته به عنوان یک بازیگر اصلی وارد میدان شد. در نتیجه این تغییر، اکنون دین و نهاد دین در یکی از ضعیف‌ترین دوران‌ها و جایگاه‌های تاریخی خود قرار دارند. دین برای دست‌یابی به جایگاه قدرت، تمام ظرفیت و سرمایة خود را به میدان آورد. در نتیجه عملاً بخش عمدة آن در نهاد قدرت مستحیل شده و استقلال خود را از دست داده است. به همین دلیل بی‌اثر یا به‌شدت کم‌اثر شده است. در مجموع می‌توان گفت، یکی از مهم‌ترین نهادهای اجتماعی ایران در سراشیبی و افول قرار گرفته است، به نحوی که دیگر قادر نیست چون گذشته به ایفای نقش سازندة خود در جامعه بپردازد.

3. چه مفهومی مهم‌ترین خصوصیّت تغییرات اجتماعی ایران را وصف می‌کند؟

عرفی شدن امر قدسی و غیرکارکردی شدن دین به عنوان مهم‌ترین نهاد حافظ سنت و ارزش‌های اخلاقی که از طریق ورود دین با تمام ظرفیت به سیاست، به عنوان مقدمه‌ای برای سکولار شدن جامعه، رخ داده است. تا کنون سیاست سکولار کردن جامعه در دو دولت پهلوی اول و دوم از بالا انجام می‌شد که به علت نداشتن زمینه در بطن جامعه با واکنش منفی مواجه شد و حتی مسیر معکوس را در جامعه شاهد بودیم. اکنون سیاست دینی شدن، آن هم با تعبیری محدود از دین که بر خلاف مقتضیات توسعه است، از بالا تأکید می‌شود، ولی در پایین موجب مقاومت شده است.

4. روندهای اصلی تغییرات اجتماعی کنونی ایران کدام‌اند؟

این روندها در همه سطوح مشهود است. حذف روستا به معنای اجتماعی آن و نه فقط جغرافیایی، تحول در ساختار خانواده و موضوع بسیار مهم تغییر جایگاه زنان، سکولار و حتی لاییک شدن نسل‌های جوان‌تر، ناسازگاری ادامة سیاست‌های رسمی گذشته با وجود فن‌آوری‌های جدید، پدیدة فردگرایی که بیش‌ترین حساسیت‌ را نزد حکومت ایجاد کرده است، بخش اصلی تحولات ریشه‌ای است که به نظر ماندگارتر می‌آیند.

5. برای شخص شما کدام خصوصیّتِ این تغییرات، اُمیدآفرین و کدام، بیم‌آفرین‌اند؟

امید اصلی از همان جایی آغاز می‌شود که بیم‌آفرین است. همان‌طور که گفته شد مجموعه سیاست‌های رسمی در تعارض با الزامات پیشرفت و رسیدن به توسعه‌ای متوازن و‌ پایدار است. این ساختار تا کنون با اتکا به درآمدهای نفتی و خرج کردن از سرمایه‌های دینی و برخی تحولات بین‌المللی و منطقه‌ای توانسته خود را حفظ کند ولی اکنون به علت استحصال بی‌رویه از این منابع، تناقض و ناکارآمدی این سیاست‌ها بسیار آشکار شده و امکان تداوم آنها وجود ندارد و جامعه را با بحران‌های گوناگون اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی مواجه کرده است. بیم اصلی این است که به این بن‌بست آشکار توجه نشود و هم‌چنان تا فروپاشی کامل ادامه داده شود. امید از همین نقطه آغاز می‌شود که طرفین ماجرا اعم از مردم و نخبگان و کنش‌گران و حکومت از طریق مصالحه‌ای جدی این بن‌بست را بشکنند و ایران را از این وضعیت و مشکل تاریخی خود خارج کنند.

نکته‌ی معین

عبدی در پاسخ به پرسش دوم مدعی شده که دین "دیگر قادر نیست چون گذشته به ایفای نقش سازندة خود در جامعه بپردازد."! به نظر من دین تا کنون عمدتا نقشِ مخرب در جامعه داشته و بعضا در افرادی نقشِ سازنده داشته است. ادیان برای جوامع مُهلک و برای بعضی افراد مُمِّد بوده‌اند. نظر شما خواننده‌ی محترم نسبت به این دو ادعا چیست؟
72 viewsحسن معین, 07:44
باز کردن / نظر دهید
2022-06-14 16:15:49 سردرگمی نیروهای اجتماعی در پس­‌افتادگی فرهنگی و سیاسی

سید حسین سراج‌­زاده

۲۴ خرداد ۱۴۰۱

صفحه دو از دو

­جنبش اصلاحات در سال 76 و رویداد­های سیاسی ـ اجتماعی مرتبط و متعاقب آن، تبلور کوشش­‌های بخشی از نیروهای انقلاب اسلامی و بخش­‌های قابل توجهی از جامعه ایران برای بازسازی نظام سیاسی بود. هدف این کوشش‌­های اصلاحی، بازسازی تعامل گفتمانی نیروهای اجتماعی و سیاسی و مطرح ساختن روایتی از اسلام­ سیاسی بود که با اقتضائات جهان مدرن سازگار باشد و سپهر سیاسی را متناسب با مطالبات اجتماعی و سیاسی نیروهای مختلف اجتماعی بازآرایی کند. این­ کوشش­ها با وجود تاثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی گسترده، در سپهر سیاسی توفیقی نداشته و در نتیجه باز هم جامعه ایران از نوعی پس‌­افتادگی سیاسی (political lag) رنج می‌­برد که در آن نظام سیاسی نمی‌­تواند با معیارهای مردم‌­سالارانه، همه نیروهای اجتماعی سیاسی و یا دست کم نیروهای اجتماعی سیاسی موثر را جذب کند، مطالبات آنها را به نحو رضایت بخشی برآورده کند، و برای مسائل و بحران‌­های گسترده جامعه ایران (تنش در روابط خارجی، کاهش سرمایه اجتماعی، تضادها و گسست‌­های اجتماعی، بحران‌­های محیط زیستی، رکود اقتصادی همراه با تورم وگرانی، فقر و بیکاری، شکاف عمیق طبقاتی، افزایش جرم و اعتیاد و ...) با نگاه کارشناسانه و با استفاده از همه ظرفیت­‌های ملی راه‌­حل‌های موثر ارائه کند.

جامعه ایران با تغییرات و تحولات زیادی در حوزه اجتماع و اقتصاد و فرهنگ روبرو بوده است. در مقایسه با آغاز قرن گذشته و حتی نیمه آن در زمینه‌­های اجتماعی زیر افزایش و رشد و توسعه چشمگیری داشته است:
جمعیت، جمعیت شهرنشین، آموزش و سواد عمومی، تحصیلات دانشگاهی، میزان زنان تحصیل کرده و فعال اقتصادی و اجتماعی، نیروی انسانی تحصیل­‌کرده و متخصص، طبقه متوسط گسترده، تنوع فرهنگی در جامعه و مقبولیت عام­تر قرائت‌­های مبتنی بر مدارا از سنت دینی و فرهنگی در برابر قرائت‌­های مبتنی بر حذف و طرد و انحصار، گسترش ظرفیت‌­های شکل­گیری جامعه مدنی و سازمان­‌های مردم‌­نهاد، اقتصاد و بازار بزرگ ملی و توسعه ظرفیت‌­های تولید صنعتی، کشاورزی و خدماتی، دسترسی به رسانه­‌های مدرن و منابع خبری و اطلاعاتی متعدد، توسعه شبکه بهداشت و درمان و افزایش امید به زندگی، ظرفیت بالای نظام اداری و نیروهای نظامی و انتظامی، و ... .

با وجود این، پس‌­افتادگی سیاسی و نظام مدیریتی نامتناسب اجازه نداده همه این تحولات و ظرفیت­‌ها در مسیر توسعه پایدار و تحقق مدرنیته ایرانی به خدمت گرفته شوند و هم‌­افزایی داشته باشند. در نتیجه، با پدیده‌­هایی مثل مهاجرت نخبگان و تحصیل­‌کردگان، سرخوردگی و ناامیدی بخش قابل ملاحظه‌­ای از جوانان، کاهش سرمایه اجتماعی، ناکارآمدی دستگاه بوروکراتیک در تمشیت امور و فساد گسترده در آن، و افزایش مسائل اجتماعی و بحران­‌های مختلف دست به گریبان هستیم.

از دهه 70 شمسی به این سو، ضرورت چاره‌­جویی برای پس­افتادگی سیاسی در جامعه ایران مطرح بوده و تبدیل به یک مطالبه ملی گسترده شده و به انحاء مختلف خود را نشان داده است. اما همواره با سد مخالفت نیروهای قدرتمند در درون ساختار سیاسی روبرو بوده و سرانجامی پیدا نکرده است. این مقاومت، کارآمدی نظام سیاسی را کاهش داده، از سرمایه اجتماعی آن کاسته، و تضادهای نیروهای اجتماعی ـ سیاسی را به سمت نوعی آشتی­‌ناپذیری سوق داده است. در نتیجه، روش­‌های اصلاحی و مسالمت‌­جویانه که غلبه گفتمانی داشته‌­اند، تضعیف شده‌­اند.

اگر اصلاحات ساختاری لازم به موقع رخ ندهد (که الان هم دیر شده)، هم مسائل اجتماعی و بحران‌­هایی که به آنها اشاره شد، عمیق‌­تر و مزمن­‌تر و کاهش و حل آنها پر هزینه­‌تر می­شود و هم تحولات آینده در فرم­ها و اشکال پیش­‌بینی­‌ناپذیر، انفجاری، و حتی معطوف به مداخله‌­­گری نیروهای خارجی می‌شوند که همگی برای آینده ایران بسیار پر مخاطره­ هستند.

...در ناامیدی بسی امید است.
74 viewsحسن معین, 13:15
باز کردن / نظر دهید
2022-06-14 16:15:35 سردرگمی نیروهای اجتماعی در پس­‌افتادگی فرهنگی و سیاسی

سید حسین سراج‌­زاده

۲۴ خرداد ۱۴۰۱

صفحه یک از دو

سنت انقلاب مشروطه آغاز شکل­‌گیری روایتی بود که می­‌خواست سنتزی ایرانی از تعامل سه سنت و نیروی فکری­ و اجتماعی ایرانی، اسلامی و غربی ایجاد کند و بر پایه آن جامعه و دولت مدرن ایران را شکل دهد، اما توفیقی نیافت. ظهور روایت­‌های افراطی از ایران­‌گرایی، اسلام­‌گرایی، و غرب­‌گرایی به خصوص از دوره پهلوی اول به بعد، و غلبه آنها در درون گفتمان خود، رابطه نیروهای اجتماعی حامل و حاوی این سه روایت را به سمت آشتی­‌ناپذیری برده است. در این بین روایت­‌هایی ضدِملی و ضدِمدرن از سنت دینی هم شکل گرفت که تاثیرگذاری سیاسی هم پیدا کردند. این روایت­ها در تعامل با ریشه‌­ها و نمادهای هویت ایرانی و همچنین ارزش­‌های جهان شمول مدرن مشکل جدی دارند و هژمونیک شدن و غلبه سیاسی آنها موجب شده جامعه ایران کماکان در تکاپو برای یافتن صورتی مناسب از مدرنیته ایرانی باشد که در آن ارزش­‌های اصیل سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی با ارزش‌­های عمومیت یافته و جهانی در دنیای مدرن (خردگرایی، آزادی و برابری) به ترکیبی متعادل و پویا برسند.

مهم‌ترین خصوصیّت تغییرات اجتماعی ایران را می‌توان با مفهومِ پس­افتادگی فرهنگی و سیاسی (cultural lag / political lag) تبیین نمود. یعنی متناسب با تغییرات اقتصادی و اجتماعی، تغییرات فرهنگی و سیاسی لازم رخ نداده است. به خصوص سپهر سیاست متناسب با تغییر و انتظارات و مطالبات سایر بخش­‌ها تغییر نکرده است.

انقلاب مشروطیت گفتگوی نیروهای فرهنگی ایرانی، اسلامی و مدرن و کوشش برای تعامل و همزیستی آنها را به صورت جدی وارد سپهر فکری ایرانی کرد که تا امروز هم ادامه دارد. دو کودتا (1299 و 1332)، دولت مدرن و مدرنیسم اقتدارگرا و متکی به بیگانه را در کشور گستراند و به رغم توفیقش در ایجاد دولت مرکزی مقتدر و مدرنیسم اقتصادی و اجتماعی، به دلیل استبداد فردی نتوانست سپهر سیاست را مدرن کند و نیروهای موثر اجتماعی (روشنفکران، روحانیان، و طبقه متوسط و پایین جامعه) را با خود همراه و مدرنیته ایرانی را در تعامل و گفتگو با آنها شکل دهد. در نتیجه، در حالی که در اقتصاد، فرهنگ و اجتماع جامعه را مدرن می­کرد، در سپهر سیاست مسیر معکوس طی می­شد (استبداد فردی و تاسیس حزب فراگیر واحد به رهبری محمدرضا شاه درسال 1353) و جامعه ایران با نوعی پس­افتادگی سیاسی (political lag) روبرو شد. به همین دلیل دولت شبه مدرن پهلوی در منازعه گفتمانی با آن نیروهای اجتماعی، یک دیکتاتوری متکی به بیگانه (آمریکا و انگلستان) شناخته شد و مسیر گفتگوی درونی برای مفاهمه ملی و نهادینه شدن ارزش­‌های عمومیت یافته جهان مدرن (خردگرایی این­‌جهانی، آزادی و برابری) با اختلال روبرو شده و به سمت غرب­ستیزی و ضدیت با مدرنیته سوق پیدا کرد.

انقلاب اسلامی سال 57 عصیانی بود بر علیه مدرنیسم اقتدارگرای نامرتبط با نیروهای اجتماعی داخلی که بر زمینۀ تعامل گفتمانی نیروهای اجتماعی موثر که در بالا بدان‌ها اشاره شد شکل گرفت و به پیروزی رسید. اما به تدریج روایتی از گفتمان اسلامی غالب شد که با انکار یا کم توجهی به جنبه­‌های ملی هویت ایرانی و همچنین ارزش‌­های فرهنگی جهان­شمول دنیای مدرن (خردگرایی، آزادی و برابری) و نیز به حاشیه راندن نیروهای اجتماعی حامل آنها، نظم سیاسی مستقر را صورت­بندی کرد. در نتیجه باز هم جامعه ایران با یک پس­افتادگی سیاسی روبرو شد، به گونه‌­ای که صورت­بندی رسمی سیاسی توان جذب همه نیروهای اجتماعی و سیاسی موثر را نداشت و مطالبات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی آنها را به صورت رضایت‌­بخشی پاسخ نمی‌­داد.
66 viewsحسن معین, 13:15
باز کردن / نظر دهید