#مجنون_خانمکوچک عقب عقب رفت....رفت سمت راست تخت که خالی بود.. | 💃رقص ایرانی💃
#مجنون_خانمکوچک
عقب عقب رفت....رفت سمت راست تخت که خالی بود...
منوانداخت روی تخت...نمی تونستم هیچی بگم..دستش رفت سمت دکمه ای لباسش...
-می خوای چکار کنی!!؟
لباسش رو در اورد با صدای خماری گفت : می خوام زنت کنم..شب حجله رو باید با مجنونت بگذزونی....
خم شد توی صورتم چشم هام بسته شدن
فقط این جمله از دهنم خارج شد...
-من شوهر دارم..
با گذاشتن لباش روی لبام ادامه ی حرفم تو نطفه خفه شد
و من بدست حضور مرموز میلاد
از دنیای دخترونگیم
خدا حافظی کردم و شب حجله ی با عشقی در کنار شوهرم
https://t.me/joinchat/RSITKN0tm35SIxcx
https://t.me/joinchat/RSITKN0tm35SIxcx