کشف المحجوب و یا پدیدارشناسی عاشورا سید محمد دیباجی متاسفان | فرهیختگان
کشف المحجوب و یا پدیدارشناسی عاشورا
سید محمد دیباجی
متاسفانه عده ای واقعه کربلا را تحت تاثیر مارکسیست به سیاست و اجتماعیات تقلیل دادند و جنبه فلسفی و فراتاریخی و عرفانی آن را به حاشیه راندند. با نقد مراسم عزاداری و سنتهای مذهبی مخالف نیستم ولیکن قرائت خشونت و جنگ طلبی از عاشورا به بهانه عدالت خواهی بود، که منجر به اراده معطوف به قدرت شد و دیروز در دام کمونیست و مارکسیست نابه هنجار افتاد و امروز در دامن سرمایهداری افسار گسیخته!!
بنابراین با بازنگری و پدیدارشناسی در واقعه کربلا متوجه میشویم که نه تنها در یک قرائت خشونت و نظامی نیستیم، بلکه پیامی فلسفی و معنوی نیز، برای انسان مدرن و معاصر تبیین میگردد، تا برای معنای زندگی از ترس آگاهی و اراده معطوف به مرگ، به فراسوی مرگ و رهایی از تعلقات و نفسانیات گذر کنیم. گویی پیام عاشورا همان موتوا قبل آن تموتوا نفسانیت است و مرگ آگاهی امامحسینع و یارانش با همان سخن سهروردی در شناخت حقیقی حکیم متاله و شهود و مکاشفه، در جدایی روح از بدن، هر گاه که عارف اراده نماید تفسیر میشود.
در این بستر پدیدارشناسی فلسفه عاشوراست که معنای امر به معروف و نهی از منکر و عدالت نیز، از این سطحی نگری و قشریت و خشونت طلبی به سمت باطن و اصالت معنوی خویش سوق مییابد و کسانی که خویش را آمر به معروف و ناهی از منکر در امور زندگی مردم و جامعه میدانند، خود محتاجتر و نیازمند شدید و سریع این فرهنگ امر و نهی توسط نخبگان جامعه به سوی صلح و امنیت و رفع بیعدالتی و تبعیض میشوند!!