مقدمه پژوهشهای پیشین در مورد انقلابهای مردمی نشان میدهند که اندازهی مشارکت در یک کارزار رابطهای قوی با موفقیت آن دارد. در بسیاری از این مطالعات استدلال شده است که وقتی تعداد زیادی از مردم علیه دولتهای خود قیام میکنند، احتمال پیروزی جنبشها بیشتر میشود [۱_۴]. همچنین گفته میشود که، شتاب جنبش – افزایش تعداد رویدادهای متوالی – میتواند به کمپینهای کوچکتر کمک کند تا بر نتایج سیاسی در مقیاس بزرگ تاثیر بگذارند [۵]. مطالعاتی از این دست بر این گمانه استوارند که شتاب جنبش تاثیری فوقالعاده دارد، زیرا فشار بر نیروهای امنیتی را برای رویگردانی از دولت افزایش میدهد [۶]. برای نمونه، در سودان یک جنبش انقلابی در سال ۲۰۱۹ تظاهرات، تحصنها و اعتصابات تودهای را به سرعت بسیج کرد تا عمرالبشیرِ دیکتاتور را مجبور به کنارهگیری کند، در نهایت هم توسط ارتشی که از او رویگردان شده بود سرنگون شد. رویگردانی ستونهای کلیدیِ سیاسی و اجتماعی از هستهی قدرت مکانیزمی کلیدی است که از طریق آن جنبشهای تودهای به تغییر دست مییابند [۱]. جنبشها اغلب از انواع تاکتیکها برای القای رویگردانی، از جمله اعتراض، اعتصاب، بایکوت و سایر اشکال فشار عمومی استفاده میکنند [۶,۷]. تاکتیکهایی از این دست میتوانند فشار مستقیمی بر ستونها برای توقف همکاری با مقامات وارد کنند؛ تاکتیکهایی که برای القای رویگردانی و توقف همکاری به کار میروند اغلب عبارتند از درخواستهای شخصیِ عمومی یا خصوصی، ایجاد فشار مالی بر کسبوکارها از طریق سازماندهی اقدامات کارگری، بایکوتهایی که مصرفکنندگان سازمان میدهند، بالا بردن آگاهی سهامداران و کارمندان، یا توسل به هنجارهای مشترکی مانند میهندوستی، تخصصگرایی، احساس مسئولیت، تعهد خانوادگی، هنجارهای جنسیتی، اصول مذهبی و سایر قوانین اخلاقی.
متن کامل در زیتون: https://www.zeitoons.com/104510