Get Mystery Box with random crypto!

وصیت نامه ، اسید پاشی و مثله کردن #علی_حاتم حوادث تلخ و ناگ | جامعه‌شناسی

وصیت نامه ، اسید پاشی و مثله کردن
#علی_حاتم

حوادث تلخ و ناگوار اسید پاشی چند سال پیش در اصفهان( که آمران و عاملان آن هرگز شناسایی نشدند) مرا به یاد سه گانه(تریلوژی) دکتر مابوزه اثر فریتس لانگ، استاد کهنه کار سینمای آلمان انداخت. بویژه قسمت دوم آن یعنی فیلم "وصیت نامه دکتر مابوزه"َ دکتر مابوزه نابغه ایست جنایتکار و هدفش سلطه برجامعه از طریق ایجاد رعب و وحشت است. شخصیت او در واقع اشاره ایست به پیشوا و روش هایش برای اعمال قدرت. در فیلم دوم، مابوزه دستگیر و روانه تیمارستان شده ولی از همان جا با نفوذ در شخصیت پروفسوری که رئیس تیمارستان است،عملیات تحت فرمان خود را رهبری می کند: ترور،انفجار،قتل های زنجیره ای ،آلوده کردن آب شهر و... اما نکته کلیدی فیلم این است که مابوزه پس از مرگش از خود وصیت نامه ای به جا می گذارد. آنچه باعث تداوم راه او پس از مرگ می شود. متنی که بعدها همه خود کامه گان قرن بیستم در قالب کتاب یا وصیت نامه همچون میراثی شوم برای آیندگان به جا گذاشتند. نوشته هایی که همه آنها یک توصیه مشترک برای شیفتگان رهبر دارند: اگر آرمان شما به خطر افتاد، می توانید فراتر از قانون دست به هر عملی بزنید. هدف وسیله را توجیه می کند.

فریتس لانگ نشان داد چگونه وقتی وصیت نامه یا هر متن دیگری برای پیروانش مبدل به ابژه ای مقدس می شود، فاجعه تداوم می یابد. هر متن یا کلام مقدسی که نقد آن مجاز نباشد ابزاریست برای سرکوب. درچنین شرایطی از دید حامیان ابژه ی مقدس، دیگران تنها دو راه دارند؛ یا باید طبق خواست ما عمل کنند یا حذف شوند. پس بدن مخالفان، معترضان و زنان و مردان دگراندیش باید مثله شود؛ با باتوم ، قمه، اسید و...

وصیت نامه تبدیل به الگوی سیاسی و اخلاقی جامعه شده، تریبون های قدرت محتوی آنرا تبلیغ کرده و در مدارس و دانشگاه ها تدریس می شود. در فیلم لانگ صحنه ای است که پروفسور سر کلاس، آموزه های مابوزه را به دانشجویان درس می دهد. گویی لانگ وضعیت کنونی جهان را پیشگویی کرده بود. همان طور که با ساخت فیلم اول سه گانه اش (دکتر مابوزه قمارباز) در سال ۱۹۲۲ به نوعی ظهور پیشوا و نازیسم را یک دهه جلوتر پیش بینی کرده بود. وصیت نامه دکتر مابوزه سال ۱۹۳۴ ساخته و توقیف شد. همان سالی که هایدگر در دانشگاه فرایبورگ در مدح پیشوا سخنرانی کرد، و آدورنو که بعدها فلسفه هایدگر را تا مغز استخوان فاشیستی خواند، همزمان در یک نشریه از ترانه هایی که درمدح هیتلر سروده شده بود، ستایش کرد. کمتر کسی نگرانی های امثال لانگ راجدی گرفت و سرانجام فاجعه رخ داد. نوابغ فلسفه غرق در سیر و سلوک فلسفی خویش بودند. حتی همسر فیلمنامه نویس لانگ به نازیها پیوست، و او به ناچار تک و تنها به آمریکا مهاجرت کرد.


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY